نتایح جستجو

  1. رجایی اشکان

    ممنون داداش .......

    ممنون داداش .......
  2. رجایی اشکان

    خلوتی با خدا

    خدایا امشب دلم بد پره ندار سر بنده هات خالی کنم یه کاری کن بخوابم زود شبت بخیر خدا جونم ای مونس بیکسی هام
  3. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    تو شبیه کودکی هستی که در هنگام خواب پیش چشم مردم بیدار خوابش می برد من کی ام !؟ خودکار دست شاعر دیوانه ای ! تازه وقتی صبح شد خودکار خوابش می برد
  4. رجایی اشکان

    معماری با مصالحی از جنس دل

    نوشته بود برایم: خودت، سه نقطه، تمام." نوشتمش که: "دلم، چون؟ چرا؟ چگونه؟ کدام؟ " نوشته بود و نوشتم؛ نوشتن آسان است. گذشته بود و گذشتم؛ گذشتن آسان نیست... سید مهدی طباطبایی
  5. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    من آن شب چراغ سحرگاهيم که روشن کن از ماه تا ماهيم و ليکن مرا بخت ابله شمار ببسته است برگردن روزگار
  6. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    تا بسازم شیشه ی چشمان خود را آينه خون دل را جیوه کردم سالها حالیا از دشت رنگ گل درا زلف خود را شانه زن در چشم ما
  7. رجایی اشکان

    مشاعره با نام کاربر قبلی

    کار من ساختنه دیوار و سده اوا مراقب باش نشه بر سرت اوار
  8. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    دلم یخ بسته، اسکیموی شرقی، با دمِ گرمت کمی از این دلِ یخ بسته ی قطبی حمایت کن نیوتن گفت آری، هر عمل، عکس العمل دارد تو هم "قانونِ دوّم شخص عاشق" را رعایت کن
  9. رجایی اشکان

    مشاعره با نام کاربر قبلی

    مجید اوا تو را اغفال نموده مرا در زیر شعرت چال نموده!؟ (یعنی منو جا انداختی تو شعرت دادا)
  10. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    رگبار ِ اشک ، شوره زار ِ ابدی را بارور نمی کند . رگبار های اشک ، بی حاصل است و کاج ِ سرافراز ِ صلیب چنان پربار است که مریم ِ سوگوار عیسای مصلوب اش را باز نمی شناسد .
  11. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    تو که قصد جدائی کرده بودی خیال بی وفائی کرده بودی چرا با این دل خوش باور من زمانی آشنائی کرده بودی . . .
  12. رجایی اشکان

    مشاعره با نام کاربر قبلی

    افسوس گذشت عشق،تاب و تب ها آن ناز نگاه ، آه...لب ها... لب ها... بعد از تو هزار شب من و تنهایی... اوا تو کجای قصه ای این شب ها؟:confused::cool:
  13. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    در پشت لبان او سکوت ژرفی ماسید و ته دلش رسوب حرفی کنسرت بزرگ بغض در اجرا بود در حنجره ی کبود آدم برفی
  14. رجایی اشکان

    مشاعره با نام کاربر قبلی

    گریه کن رحمتی خم به ابروهات بیار خیلی سخت نیس دلتو راحت بذار
  15. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    یا روی به کنج خلوت آور شب و روز یا آتش عشق بر کن و خانه بسوز
  16. رجایی اشکان

    مشاعره با نام کاربر قبلی

    آوا من دیوار قطوری دور قلبم ساختم پشت چشم از عشوه نازک می کنی، حالا که چه؟!:razz:خخخ
  17. رجایی اشکان

    مشاعره با نام کاربر قبلی

    عاشقان در زندگی دنبال مرهم نیستند ای رحمتی درد بی‌درمان‌شان را مرگ درمان می‌کند بی زحمتی
  18. رجایی اشکان

    مشاعره با نام کاربر قبلی

    سلام قربان برای چاکرانست نمیدونی تو اوا حرفت گزافست خخخ
  19. رجایی اشکان

    مشاعره با نام کاربر قبلی

    مجید باند باور کن که خسته ام دیگر و شاخه های ترَم را شکسته ام دیگر
  20. رجایی اشکان

    مشاعره با نام کاربر قبلی

    رحمتی زدی تو کار حکمتی تو برای خودت تو اینجا لعبتی
بالا