نتایح جستجو

تهمتن چنین داد پاسخ که نام / چه پرسی کزین پس نبینی تو کام مرا مادرم نام مرگ تو کرد / زمانه مرا پتک ترگ تو کرد

و گر نشنود بودنیها درست / بباید هم اکنون ز جان دست شست

دلیری کجا نام او اشکبوس / همی برخروشید بر سان کوس بیامد که جوید ز ایران نبرد / سر هم نبرد اندر آرد به گرد

تهمتن چنین داد پاسخ بدوی / که ای بیهده مرد پرخاش جوی پیاده ندیدی که جنگ آورد / سر سرکشان زیر سنگ آورد؟

دژم گشت سالار بسیار هوش / ز گفت برادر برآمد به هوش

من دماغمو نمیتونم بکشم بالا چ برسه ب پرچمو بذا حالا ی زوری بزنم ببینم چی میشه بیاه

یکی روبهی دید بی دست و پای اگه گفتین چی شد بعدش؟ رفت براش دست و پا خرید؟ معرفیش کرد کمیته امداد؟؟؟ زنگ زد شهرداری بیان جمعش کنن؟ نه فرو ماند در لطف و صنع خدای فک کنم حداکثر کاریه که از دستش برمیومده

از این خویشتن کشتن اکنون چه سود / چنین رفت و این بودنی کار بود

رسیدند پس پهلوانان بدوی / نکوهش گر و تیز و پرخاش جوی

میان را ببستی به کین آوری / به ایران نکردی مگر سروری

همه چیزش حله...فقط امیدوارم پول داشته باشم بتونم کوزه بخرم!!

لای مدرک معمولا ی نون پنیری میذاره وزارت علوم.اینقدر خیّر و نیکوکارن

هر چند میدونیم خیالیه،ولی واقعا ترسناکه راه رفتن روش

ری کامبینیشن

نفرین نکن خوب نی نیتریل رابر

دی کلرو پنتان

من نفهمیدم کدوم دسته شدم!!!! 184

توانیم کردن مگر چاره ای / که بی چاره ای نیست پتیاره ای

دل گرچه در این بادیه بسیار شتافت / یک موی ندانست ولی موی شکافت اندر دل من هزار خورشید بتافت / لیکن به کمال ذره ای راه نیافت

محممد جان امیدوارم بمونی و سلامتیت رو چه بمونی و چه بری بطور کامل بدست بیاری