کنم اکنون چنانت ناز تحلیل / دهی صدها دلارم بهر تجلیل
بُوَد او مهربان و با متانت / تنفر دارد از عشق و خیانت
به اندوه رفیقش غمگسار است / چُنان بادی خنک در نوبهار است
اگر بینی که خوشحال است و خندان / زند قه قه بسان مِی پرستان
ولیکن دارد او غمها به سینه / ندانم بغض باشد یا که کینه
ندیدم من در این...