نتایح جستجو

  1. hamedinia_m51

    ثانیه های خاکستری...

    دفتر خاطراتت اگر سوخت چه غم!رقص دودش به هوا باز خودش خاطره است! ...
  2. hamedinia_m51

    ثانیه های خاکستری...

    اول جای خالیت حس میشه بعد پاک میشی بعد فراموش میشی بعدم یه خاطره میشی ...
  3. hamedinia_m51

    ثانیه های خاکستری...

    لطف دارين دوست عزيز اميدوارم هميشه دلتون شاد ولبتون به خنده وا شه ...:gol:
  4. hamedinia_m51

    ثانیه های خاکستری...

    دلتنگی های آدمی را باد ترانه ای می خواند رویاهایش را آسمان پر ستاره نادیده می گیرد و هر دانه برفی به اشکی نریخته می ماند سکوت سرشار از ناگفته هاست از حرکات ناکرده اعتراف به عشق های نهان و شگفتی های بر زبان نیامده در این سکوت حقیقت ما نهفته است حقیقت تو و من ...
  5. hamedinia_m51

    ثانیه های خاکستری...

    دلم تنگ است برای پرسه در زیرباران ...
  6. hamedinia_m51

    فراق یار

    زندگي دفتري از خاطرهاست ... يک نفر در دل شب... يک نفر در دل خاک ... يک نفر همدم خوشبختي هاست... يک نفر همسفر سختي هاست... چشم تا باز کنيم عمرمان مي گذرد... ما همه همسفريم...
  7. hamedinia_m51

    ثانیه های خاکستری...

    پنجره ای نشانم دهيد تا من برای هميشه نگاه منتظر پشت آن باشم. پنجره ای نشانم دهيد. من خانه ای دارم با چهار ضلع بلند آجری روشنايی خورشيد را از ياد برده ام آسمان پر ستاره را نيز. پنجره ای نشانم دهيد. پنجره ای كه پرواز گنجشكان را از پشت آن تماشا كنم و خوشبختی مردمان را و گذر فصلها را. در...
  8. hamedinia_m51

    فراق یار

    خداحافظ گل لادن .تموم عاشقا باختن ببين هم گريه هام از عشق .چه زندوني برام ساختن خداحافظ گل پونه .گل تنهاي بي خونه لالايي ها ديگه خوابي به چشمونم نمي شونه يكي با چشماي نازش دل كوچيكمو لرزوند يكي با دست ناپاكش گلاي باغچمو سوزوند تو اين شب هاي تو در تو . خداحافظ گل شب بو هنوز آوار تنهايي داره مي...
  9. hamedinia_m51

    فراق یار

    روزگار رو به راه بود نه سفید و نه سیاه بود با وجود این مثل اینکه چیزی اشتباه بود زیر گنبد کبود دل من خوش باور مانده بود...
  10. hamedinia_m51

    دلم برای خودم تنگ میشود...

    ای رفیقان از شما جا مانده ام—در کویر سینه تنها مانده ام گم شدم در ظلمت شب های خویش—مانده ام سرگشته در دنیای خویش یک بیابان ناله دارم در گلو—آب تلخ گریه دارم در سبو من غریبم غربتم بی انتهاست-سینه ام با درد غربت آشناست آتشی بودم که خاکستر شدم—شعر غربت را دگراز بر شدم از شما یاران جدا ماندم...
  11. hamedinia_m51

    دلم برای خودم تنگ میشود...

    منم آنی که بسی تنهایم در غم عشق چه بی همتایم هیچ باری نیست که در کوله ی تنهایی من هیچکس نیست که غمخوار من زار شود یکدمی بر دل من یار شود هیچکس نیست که در ظلمت تنهایی من شعله بر شمع کشد ومرا بال و پری قرض دهد که در آرامش آبی خدا پر بکشم هر که را میبینم...از من بی دل عشق بال و پر میچیند و به...
  12. hamedinia_m51

    سیاه نامه ترازخود کسی نمی بینم –چگونه چون قلمم دود دل بسر نرود ...

    سیاه نامه ترازخود کسی نمی بینم –چگونه چون قلمم دود دل بسر نرود ...
  13. hamedinia_m51

    [IMG]

    [IMG]
  14. hamedinia_m51

    دلم برای خودم تنگ میشود...

    نگاه كن كه غم درون ديده ام چگونه قطره قطره آب مي شود چگونه سايه سياه سركشم اسير دست آفتاب مي شود نگاه كن تمام هستيم خراب مي شود شراره اي مرا به كام مي كشد مرا به اوج مي برد مرا به دام ميكشد نگاه كن تمام آسمان من پر از شهاب مي شود تو آمدي ز دورها و دورها ز سرزمين عطر ها و نورها...
  15. hamedinia_m51

    کوچه های تنهایی

    ما همونیم که می تونیم پشت بوم آفتابو با شبنم آبپاشی کنیم ما رو دست کمنگیر ما همونیم که می تونیم کف اقیانوسو با رنگین کمون کاشیکنیم ما رو دست کم نگیر خواب گل سرشار عطر سرخ قصه های ماست رو تنستاره مهر آبی رویای ماست سر وعده گاه ریتم و رنگ و رقص و روشنی جای جای ترس، نه جای شک، ، نه جای تو ، نه...
  16. hamedinia_m51

    کوچه های تنهایی

  17. hamedinia_m51

    کوچه های تنهایی

    خبر از بهاری مسافر می‏یاری بگو ای بنفشه که همرنگ عشقی از آن سرخ آبی خبر تا چه داری تو آزرم خویی، مگر چشم اویی؟! تو خوش رنگ و بویی؛ مگر زلف یاری؟ من از دوری او، نهم سر به زانو تو از ره رسیده چرا داغداری؟ دل عاشقان را قرار از تو آمد تو چون عهد خوبان چرا بیقراری؟ لب جوی آن رو طبیعت نشاندت که چون...
  18. hamedinia_m51

    کوچه های تنهایی

بالا