نتایح جستجو

  1. mahyam68

    شعر نو

    بیا، بیا برویم به آستانه گلهای سرخ در صحرا ومهربانی را ز قطره قطره باران _ز نو بیاموزیم بیا بیا برویم ومهربانی خود را به باغ عرضه کنیم که دشت تشنه عشق است و شهر بیگانه.... بیا بیا برویم کجاست نغمه عشق ونسیم آزادی _نشانه شادی دلم گرفته ازین شیوه های شدادی بیا بیابرویم
  2. mahyam68

    غزل و قصیده

    نخستين باده کاندر جام کردند ز چشم مست ساقی وام کردند چو با خود يافتند اهل طرب را شراب بیخودی در جام کردند لب ميگون جانان جام در داد شراب عاشقانش نام کردند ز بهر صيد دلهای جهانی کمند زلف خوبان دام کردند به گيتی هر کجا درد دلی...
  3. mahyam68

    رباعی و دو بیتی

    دل عاشق به پيغامی بسازه خمار آلوده با جامی بسازه مرا کيفيت چشم تو کافيست قناعت گر به بادامی بسازه
  4. mahyam68

    رباعی و دو بیتی

    يکی درد و يکی درمان پسندد يکی وصل و يکی هجران پسندد من ازدرمان ودرد ووصل وهجران پسندم آنچه را جانان پسندد
  5. mahyam68

    ترانه ها و تصنیف ها...

    تو اون شام مهتاب کنارم نشستی عجب شاخه گل‌ها به پایم شکستی قلم زد نگاهت به نقش‌آفرینی که صورتگری را نبود این‌چنینی پریزاد عشق رو مه‌آسا کشیدی خدا را به شور تماشا کشیدی تو دونسته بودی چه خوش‌باورم من شکفتی و گفتی از عشق پرپرم من تا گفتم کی هستی تو گفتی یه بی‌تاب تا گفتم دلت کو تو گفتی که دریاب...
  6. mahyam68

    به نفر قبلیتون یه شعر هدیه بدین

    دل در طلب دنیی دون هیچ منه بر دل غم او کم و فزون هیچ منه خواهی که به بارگاه شاهی برس یاز کوی طلب پای برون هیچ منه
  7. mahyam68

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    بیزار شد از من شکسته همه کس من مانده‌ام اکنون و همان لطف تو بس فریاد رسی ندارم، ای جان و جهان در جمله جهان بجز تو، فریادم رس
  8. mahyam68

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    افتاد مرا با سر زلفین تو کار دیوانه شدم، به حال خویشم بگذار دل در سر زلفین تو گم کردستم جویای دل خودم، مرا با تو چه کار؟
  9. mahyam68

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    عشق يك جوشش كور است و پيوندي از سر نابينايي، دوست داشتن پيوندي خودآگاه واز روي بصيرت روشن و زلال. عشق بيشتر از غريزه آب مي خورد و هرچه از غريزه سر زند بي ارزش است، دوست داشتن از روح طلوع مي كند و تا هرجا كه روح ارتفاع دارد همگام با آن اوج ميگيرد. عشق با شناسنامه بي ارتباط نيست، و گذر فصل ها و...
  10. mahyam68

    رباعی و دو بیتی

    زنجیر سر زلف تو تاب از چه گرفت؟ و آن چشم خمارین تو خواب از چه گرفت؟ چون هیچ کسی برگ گلی بر تو نزد سر تا قدمت بوی گلاب از چه گرفت؟
  11. mahyam68

    رباعی و دو بیتی

    دردا! که دلم خبر ز دلدار نیافت از گلبن وصل تو بجز خار نیافت عمری به امید حلقه زد بر در او چون حلقه برون در، دگر بار نیافت
  12. mahyam68

    رباعی و دو بیتی

    اندر ره عشق دی و کی پیدا نیست مستان شده‌اند و هیچ می پیدا نیست مردان رهش ز خویش پوشیده روند زان بر سر کوی عشق پی پیدا نیست
  13. mahyam68

    ترانه ها و تصنیف ها...

    امشب به بر من است آن مایه ناز یا رب تو کلید صبح در چاه انداز ای روشنی صبح به مشرق برگرد ای ظلمت شب، با من بیچاره بساز امشب شب مهتابه حبیبم را می خوام حبیبم اگر خوابه طبیبم را می خوام گویید فلانی آمده آن یا جانی آمده مست است و هشیارش کنید خواب است و بیدارش کنید آمده حال تو، احوال تو سیه خال تو،...
  14. mahyam68

    کارگاه شعر تجربی و آموزش

    خامه به حرف هوس خام نه جامه ی تقوا گرو جام نه *** کفر است در طریقت ما کینه داشتن آیین ماست سینه چو آیینه داشتن *** شده ست کام تو بر کامه ی عطا صورت شده ست نام تو بر نامه ی ظفر عنوان *** جناس مذیل جوی از کار ناستوده کنار کنف عقل را ز کف مگذار
  15. mahyam68

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    با تو حکایتی دگر این دل ما به سر کند باورما نمیشود در سر ما نمی رود از گذر سینه ما یار دگر گذر کند
  16. mahyam68

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    نغمه پرداز جمال عشق بودم _آه_ حالیا خاموشِ خاموشم یاد از خاطر فراموشم...
  17. mahyam68

    غزل و قصیده

    غزلی برای تو اصلا چرا دروغ، همین پیش پای تو گفتم که یک غزل بنویسم برای تو احساس می کنم که کمی پیرتر شدم احساس می کنم که شدم مبتلای تو برگرد و هر چقدر دلت خواست بد بگو دل می دهم دوباره به طعم صدای تو از قول من بگو به دلت نرم تر شود بی فایده ست این همه دوری ، فدای تو! دریای من ! به ابر...
  18. mahyam68

    اشعار عاشورایی و انتظار

    آقا گمانم من شما را دوست... حسی غریب و آشنا را دوست... نه نه! چه می گویم فقط این که آیا شما یک لحظه ما را دوست؟ منظور من این که شما با من... من با شما این قصه ها را دوست... ای وای! حرفم این نبود اما سردم شده آب و هوا را دوست... حس عجیب پیشتان بودن نه! فکر بد نه! من خدا را دوست... از دور می آید...
  19. mahyam68

    شعر نو

    ناله من می تراود از در و دیوار آسمان_اما سراپا گوش و خاموش است ! همزبانی نیست تا گویم به زاری _ای دریغ_ دیگرم مستی نمی بخشد شراب، جام من خالی شدست از شعر ناب، ساز من فریادهای بی جواب!!!!
  20. mahyam68

    شعر نو

    زندگی در چشم من شب های بی مهتاب را ماند، شعرمن نیلوفر پژمرده در مرداب را ماند ابر بی باران اندوهم خارخشک سینه کوهم سالها رفته ست کزهرآرزو خالیست آغوشم، نغمه پرداز جمال عشق بودم _آه_ حالیا خاموشِ خاموشم یاد از خاطر فراموشم...
بالا