نتایح جستجو

  1. majid.rk

    »«»« زنـــدگـی یعنــــی .. »«»«

    زندگی آبتنی کردن در حوضچه اکنون است رخت ها را برکنیم آب در یک قدمی ست ...
  2. majid.rk

    »«»« زنـــدگـی یعنــــی .. »«»«

    زندگی حس غریبی ست که یک مرغ مهاجر دارد...
  3. majid.rk

    جمله های زیبا

    صدای باران زیباترین ترانه خداست که طنینش زندگی را برای ما تکرار می کند نکند فقط به گل آلودگی کفش هایمان بیندیشیم!
  4. majid.rk

    جمله های زیبا

    آن اندازه که ما خود را فریب می دهیم و گمراه می کنم هیچ دشمنی نمی تواند...
  5. majid.rk

    پیکنیک رفتن پسرا :))

    کباب فرانسویش کمه !
  6. majid.rk

    مشاعرۀ سنّتی

    نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا !
  7. majid.rk

    مشاعرۀ سنّتی

    من درد تو را زدست آسان ندهم دل برنکنم زدوست تا جان ندهم!
  8. majid.rk

    مشاعرۀ سنّتی

    دردم از یار است و درمان نیز هم دل فدای او شد و جان نیز هم!
  9. majid.rk

    مشاعرۀ سنّتی

    دل که رنجید از کسی خرسند کردن مشکل است شیشه بشکسته را پیوند کردن مشکل است!
  10. majid.rk

    مشاعرۀ سنّتی

    توبه ها را بشکنید آمد بهاران میخانه ها را وا کنید ای باده خواران!
  11. majid.rk

    مشاعرۀ سنّتی

    مرا می بینی و هر دم زیادت میکنی دردم تو را می بینم و میلم زیادت می شود هردم!
  12. majid.rk

    مشاعرۀ سنّتی

    دوستس با دوستان یک نفس آرزوی عاشقان این است و بس!
  13. majid.rk

    مشاعرۀ سنّتی

    میرسد روزی که شرط عاشقی دلداگی است آن زمان هر دل فقط یک بار عاشق می شود!
  14. majid.rk

    مشاعرۀ سنّتی

    آوازه جمالت از جان خود شنیدم چون باد و آب و آتش در عشق تو دویدم!
  15. majid.rk

    چرا هیچ کی واسه من تولد نگرفت پس؟؟؟

    تولدت مبارک!
  16. majid.rk

    مشاعرۀ سنّتی

    دل میرود زدستم صاحب دلان خدارا دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا!
  17. majid.rk

    مشاعرۀ سنّتی

    سکوتی بود بر قلبم که با آن میزدم فریاد اگر از شهر غم رفتی مرا هرگز مبر از یاد
  18. majid.rk

    مشاعرۀ سنّتی

    مبر زموی سپیدم گمان به عمر دراز جوان به حادثه ای پیر می شود گاهی !
  19. majid.rk

    مشاعرۀ سنّتی

    تا بوده چشم عاشق در راه یار بوده بی آنکه وعده باشد در انتظار بوده!
  20. majid.rk

    مشاعرۀ سنّتی

    شهریارا بی حبیب خود نمیکردی سفر این سفر راه قیامت میروی تنها چرا !
بالا