نتایح جستجو
-
مشاعرۀ سنّتی
در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم سرزنش ها گر کند خار مغیلان غم مخور! -
مشاعرۀ سنّتی
هر که از جاده انصاف نهد پا بیرون سینه او هدف تیر حوادث گردد! -
مشاعرۀ سنّتی
راز دلت را مکن فاش به نامحرمان در بر نامحرمان راز گشودن خطاست! -
-
مشاعرۀ سنّتی
تا چند عمر در هوس و آرزو رود ای کاش این نفس که برآمد فرو رود! -
مشاعرۀ سنّتی
در دل هوسی هست دریغا نفسی نیست ما را نفسی نیست که در دل هوسی نیست! -
مشاعرۀ سنّتی
در جهان بال و پر خویش گشودن آموز که پریدن نتوان با پر و بال دگران! -
مشاعرۀ سنّتی
اگر به زلف دراز تو دست ما نرسد گناه بخت پریشان و دست کوته ماست! -
مشاعرۀ سنّتی
تا چند بسته ماندن در دام خود فریبی با غیر آشنایی با آشنا غریبی ! -
مشاعرۀ سنّتی
یا رب ز ابر هدایت برسان بارانی پیش از آنکه ز میان گردوغباری خیزد ! -
مشاعرۀ سنّتی
در این فکرم که خواهی ماند با من مهربان یا نه؟ به من کم می کنی لطفی که داری این زمان یا نه ؟ -
مشاعرۀ سنّتی
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم َ! -
مشاعرۀ سنّتی
در این دنیا کسی بی غم نباشد اگر باشد بنی آدم نباشد! -
مشاعرۀ سنّتی
در آغاز محبت گر پشیمانی بگو با من که دل ز مهرت پر کنم تا فرصتی دارم! خواهش میکنم تشکر بهانه است ... -
مشاعرۀ سنّتی
دلا تا کی در این زندان فریب این و آن بینی یکی زین چاه ظلمانی برون شو تا جهان بینی! -
مشاعرۀ سنّتی
ما ز یاران چشم یاری داشتیم خود غلط بود آنچه می پنداشتیم! -
مشاعرۀ سنّتی
می رسد روزی که شرط عاشقی دلداگی است آن زمان هر دل فقط یک بار عاشق می شود! -
مشاعرۀ سنّتی
من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی! -
خودتو با یه شعر وصف کن...!
زندگی قصه تلخی ست که از آغازش بس که آزرده شدم چشم به پایان دارم ...- majid.rk
- ارسال #7,001
- تالار: اشعار و صنايع شعری
-
مشاعرۀ سنّتی
تو را گم میکنم هر روز و پیدا میکنم هرشب بدین سان خواب خود را با تو زیبا میکنم هرشب روز خوش!