نتایح جستجو

مبااااااارکه.. من که همچنان در انتظارم

ماییم و نوای بینوایی بسم اله اگر حریف مایی

نه..حراستای ما بنده خداها خوبن.. گفتم که الان چیزی ننوشتن دیگه..

یاد باد آنکه ز ما وقت سفر یاد نکرد به وداعی دل غمدیده ما شاد نکرد

تو دانشگاه ما خود حراست روی آینه ها نوشته بود دختر عزیزم لطفا آرایش نکن.. بعد از یه مدت از بس دخترا گوش دادن..نوشتن عزیزم کمتر آرایش کن.. اما الان دیگه هیچی روآینه ها نیست.

و چای دغدغه عاشقانه خوبیست برای با تو نشستن بهانه خوبیست

مادرم خواب دید که من درخت تاکم. تنم سبز است و از هر سرانگشتم، خوشه های سرخ انگور آویزان. مادرم شاد شد از این خواب و آن را به آب گفت. فردای آن روز، خواب مادرم تعبیر شد و من دیدم اینجا که منم باغچه ای است و عمری ست که من ریشه در خاک دارم. و ناگزیر دستهایم جوانه زد و تنم، ترک خورد و پاهایم...

مست شدم روح مرا باد برد تا دل دیوانه فرهاد برد

دل خرابی میکند دلدار را آگه کنید زینهار ای دوستان جان من وجان شما

راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست آنجا جزآنکه جان بسپارند چاره نیست

ای مهربانتر از من با من در دستهای تو آیا کدام رمز بشارت نهفته بود ؟ کز من دریغ کردی تنها تویی مثل پرنده های بهاری در آفتاب مثل زلال قطره بباران صبحدم مثل نسیم سرد سحر مثل سحر آب آواز مهربانی تو با من در کوچه باغهای محبت مثل شکوفه های سپید سیب ایثار سادگی است افسوس آیا چه کس تو را...

شبها که بی تو پلک غزل بسته میشود از لحظه های بی تو دلم خسته میشود باور نمیکند دل مغرور و ساکتم هر لحظه بیشتر به تو وابسته میشود

من و تو مثل دو تا رود موازی بودیم من که مرداب شدم، کاش تو دریا بشوی

مرسی.. اما اسم کتاباشون؟ لطفا..

مرسی خانومیییی ممنون

[IMG]