نتایح جستجو

  1. hamedinia_m51

    [IMG]

    [IMG]
  2. hamedinia_m51

    // ... به نفر بعدیتون یک شعر هدیه بدین ...\\

    تويه صحنه غريب زندگي همه مون در نقش يك بازيگريم با هميم تو بازيهاي روزگار از درون هم ولي بي خبريم زندگي تولد يه خاطره ست انگاري شروع يك نمايشه كاشكي از دنياي اين خاطره ها سهم ما تموم خوبي ها بشه تويه پشت صحنه دنياي ما خوبي و بدي ميمونه يادگار زندگي براي ما يه خاطره ست از تمام قصه هاي روزگار...
  3. hamedinia_m51

    [IMG]

    [IMG]
  4. hamedinia_m51

    [IMG]

    [IMG]
  5. hamedinia_m51

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    دوستت دارم را كجا بنويسم كه ماندگار باشد؟ روي تن شبنم اگر از شاخه چكيد چه؟ روي لبخند گلبرگ با زمستان چه كنم؟ روي بستر ساحل پس چگونه جلوي رقص موج را بگيرم؟ پس بهتر آنست كه در لحظه لحظه ي دلتنگي هايم دوستت دارم را زمزمه كنم چرا كه هميشه دلتنگ توام.....
  6. hamedinia_m51

    خداي مهربون و صبورم....

    خداي مهربون و صبورم.... يك سال ديگه رو برام رقم زدي... هر چه بود گذشت... خداي خوبم... بخاطر تمام لحظه هايي كه منتظرم بودي و نيومدم من و ببخش... بخاطر تمام لحظه هايي كه من و ديدي و من نديدمت من و ببخش... بخاطر تمام لحظه هايي كه برام خوب خواستي و من بد كردم من و ببخش... بخاطر تمام لحظه هايي كه...
  7. hamedinia_m51

    سلام دوست عزيز طاعاتتون قبول ممنون از عكس زيبات :gol: چه خبر؟ تازگيا پيام گذاشتن سخت شده براتون...

    سلام دوست عزيز طاعاتتون قبول ممنون از عكس زيبات :gol: چه خبر؟ تازگيا پيام گذاشتن سخت شده براتون ضمنا"پيام خصوصي هم غير فعاله ؟
  8. hamedinia_m51

    به نفر قبلیتون یه شعر هدیه بدین

    کاش کوچیک بودیم............ وقتی کوچیک بودیم دلمون بزرگ بود ولی حالا که بزرگ شدیم بیشتر دلتنگیم. کاش کوچیک می موندیم تا حرفامونو از نگاهمون بفهمن نه حالا که بزرگ شدیم و فریاد که می زنیم باز کسی حرفامونو نمی فهمه...
  9. hamedinia_m51

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    روزی که می گفتی من با تو می مانم روزی که دانستی من بی تو میمیرم روزی که با عشقت بستی به زنجیرم بازنده من بودم این بوده تقدیرم خوش باوری بودم پیش نگاه تو هر دم ز چشمانت خواندم کلامی نو عاشق نبودی تو من عاشقت بودم در قبله گاه عشق بودی تو معبودم آرام و آسوده در خواب خوش بودی یک لحظه من بی تو هرگز...
  10. hamedinia_m51

    شعر نو

    زير اين طاق كبود يكي بود يكي نبود مرغ عشقي خسته بود كه دلش شكسته بود اون اسير يه قفس، شب وروزش بي نفس همه آرزوهاش پركشيدن بود و بس تا يه روز يه شاپرك نگاهشو گوشه اي دوخت چشش افتاد به قفس، دل اون بدجوري سوخت زود پريد روي درخت ‌، توقفس سرك كشيد تو چش مرغ اسيرغم دلتنگي رو ديد ديگه طاقت نياورد رفت...
  11. hamedinia_m51

    به نفر قبلیتون یه شعر هدیه بدین

    زمانی که تند باد عرصه زندگی را بر تو تنگ می کند زمانی که حوادث شوم تار و پود هستی را از هم میگسلد زمانی که مهر خاموشی لبانت را قفل می کند زمانی که گلهای زیبا در کویر قلبت می پژمرد تنها به ذکر خدا دلبند ، که او امید امیدواریهاست
  12. hamedinia_m51

    [IMG] تقديم به دوست :gol:

    [IMG] تقديم به دوست :gol:
  13. hamedinia_m51

    درد دل...

    ازبخشش نترس،ازآن بترس که روزی لازم شود بخشیده شوی .
  14. hamedinia_m51

    // ... به نفر بعدیتون یک شعر هدیه بدین ...\\

    آن که دلم را برده خدایا زندگیم را کرده تبه کو؟ آن که دلم را برده خدایا زندگیم را کرده تبه کو؟ همنفسم کو؟ آن که نگاهش روز من از غم کرده سیه کو؟
  15. hamedinia_m51

    «یکی زود به ستوه می‌آید زود می‌رنجد زود می‌رود زود بر می‌گردد یکی به ستوه نمی‌آید نمی‌رنجد دیر...

    «یکی زود به ستوه می‌آید زود می‌رنجد زود می‌رود زود بر می‌گردد یکی به ستوه نمی‌آید نمی‌رنجد دیر می‌رود، برنمی‌گردد.»
  16. hamedinia_m51

    با تو خواهم بود . هر کجا که باشی . و ذهنت را سرشار از امید خواهم کرد . و دیگر هیچ گاه غم به...

    با تو خواهم بود . هر کجا که باشی . و ذهنت را سرشار از امید خواهم کرد . و دیگر هیچ گاه غم به سراغت نخواهد آمد . حتی اگر الان ... بعد از ظهر دلگیر جمعه باشد !!!
  17. hamedinia_m51

    كوي دوست

    به احترام اشک هايی که بر گونه هايم خشک گرديد به احترام بغض هایی که فرصت باریدن پیدا نکردند و به احترام زیبا ترین هدیه خداوند(عشق) سکوتی میکنم...به سنگینی فریاد
  18. hamedinia_m51

    [IMG]

    [IMG]
  19. hamedinia_m51

    به نفر قبلیتون یه شعر هدیه بدین

    اجازه هست عشق تورو تو کوچه ها داد بزنم ؟ رو پشت بوم خونه ها اسمتو فریاد بزنم؟ اجازه هست مردم شهر قصه مارو بدونن اسم منو عشق تورو توی کتابا بخونن اجازه هست که قلبمو برات چراغونش کنم
  20. hamedinia_m51

    به نفر قبلیتون یه شعر هدیه بدین

    نمي دانم چرا با آنكه مي دانم از آن من نخواهي بود چرا با تار و پود جان برايت خانه ميسازم
بالا