نتایح جستجو

گفتم ای عشق بیا تا که بسازی ما را یا که نه، ویرانه کنی ساخته ای را گفتم ای عشق چه به روز تو آمد امروز که به تشویش سپردی شب عاشقها را حیف از امروز که بی عشق به شب آمد ای عشق کاش خورشید تو آغاز کند فردا را

فرصت ها سخت به دست مي آيند, و زود از دست ميروند. . . پس سعي کن از آن گونه انسان هايي باشي که براي گفتن احساساتت از هيچ کس و هيچ چيز ترسي نداري. . . شايد آن که امروز هست فردا نباشد. . .

آنروز هوا هواي بي صبري شد خورشيد اسير ظلمت جبري شد روزي كه دلم هواي باريدن داشت تا آه كشيدم آسمان ابري شد

آنروز هوا هواي بي صبري شد خورشيد اسير ظلمت جبري شد روزي كه دلم هواي باريدن داشت تا آه كشيدم آسمان ابري شد

زندگی زیباست به شرط اینکه دیگران زشتش نکنند زندگی امید است به شرط اینکه نا امیدی کاخ امید را بر سرت خراب نکند زندگی شیرین است به شرط اینکه یکبار هم که شده شهد شیرینی آنرا چشیده باشی زندگی آموزگار بر جسته ایست که اول امتحان می گیرد و بعد درس میدهد

زندگی زیباست به شرط اینکه دیگران زشتش نکنند زندگی امید است به شرط اینکه نا امیدی کاخ امید را بر سرت خراب نکند زندگی شیرین است به شرط اینکه یکبار هم که شده شهد شیرینی آنرا چشیده باشی زندگی آموزگار بر جسته ایست که اول امتحان می گیرد و بعد درس میدهد

عشق یعنی با تو تنها ما شدن/ از شمیم عشق تو شیدا شدن عشق یعنی بی قراری در قرار/ عشق یعنی لحظه های انتظار عشق یعنی رویش گلهای یاس/ چشمه ی مِهر و سبوی التماس عشق یعنی شمع شیدای فنا/ عشق یعنی سوختن رمز بقا عشق یعنی تا کرانه پر زدن/ بهر دیدارت به هر جا سر زدن عشق یعنی مستی جان شراب/ عشق یعنی بوسه های...

آری آغاز عشق دوست داشتن است/ گر چه پایان راه ناپیداست من به پایان دیگر نیندیشم/ که همین دوست داشتن زیباست

كاش وقتي آسمان باراني است/ چشم را با اشك باران تر كنيم كاش وقتي را كه تنها مي شويم/ لحظه اي هم ياد يكديگر كنيم

كاش وقتي آسمان باراني است/ چشم را با اشك باران تر كنيم كاش وقتي را كه تنها مي شويم/ لحظه اي هم ياد يكديگر كنيم

كاش وقتي آسمان باراني است/ چشم را با اشك باران تر كنيم كاش وقتي را كه تنها مي شويم/ لحظه اي هم ياد يكديگر كنيم

كاش وقتي آسمان باراني است/ چشم را با اشك باران تر كنيم كاش وقتي را كه تنها مي شويم/ لحظه اي هم ياد يكديگر كنيم

پشت این پنجره ها وقتی بارون میباره وقتی آهسته غروب تو خونه پا میذاره وقتی هر لحظه نسیم توی باغچه ها میاد توی خاک گلدونا بذر حسرت می کاره وقتی شبنم میشینه رو غبار جاده ها وقتی هر خاطره ای تو رو یادم میاره وقتی توی آینه خودم و گم میکنم میدونم که لحظه هام رنگ آبی نداره تازه احساس میکنم که چشام...

پشت این پنجره ها وقتی بارون میباره وقتی آهسته غروب تو خونه پا میذاره وقتی هر لحظه نسیم توی باغچه ها میاد توی خاک گلدونا بذر حسرت می کاره وقتی شبنم میشینه رو غبار جاده ها وقتی هر خاطره ای تو رو یادم میاره وقتی توی آینه خودم و گم میکنم میدونم که لحظه هام رنگ آبی نداره تازه احساس میکنم که چشام...

فقط می تونم بگم ای کاش اون روزا تکرار میشد. بعضی وقتا خیلی دلتنگ اون روزا میشم خیلی خیلی عالی بودن

ساده بگویم نگاه زاده علاقه است اگر دو چشم روشن عشق به تو نگاه کند دیگر تو از آن خود نیستی زمان می گذرد و زمانه نیز هم کودک می شوی جوان هستی و جوانی نمی کنی می گذری پیر می شوی می مانی باز هم مثل همیشه در پی گمشده ای هستی که با تو هست و نیست باز در پی آن علاقه پنهان آن نگاه همیشه تازه هستی...

ساده بگویم نگاه زاده علاقه است اگر دو چشم روشن عشق به تو نگاه کند دیگر تو از آن خود نیستی زمان می گذرد و زمانه نیز هم کودک می شوی جوان هستی و جوانی نمی کنی می گذری پیر می شوی می مانی باز هم مثل همیشه در پی گمشده ای هستی که با تو هست و نیست باز در پی آن علاقه پنهان آن نگاه همیشه تازه هستی...

یک بار خواب دیدن تو به تمام عمر می ارزد پس نگو، نگو که رویای دور از دست رس خوش نیست قبول ندارم گرچه به ظاهر جسم خستس ولی دل دریاییست تاب و توانش بیش از اینهاست دوستت دارم و تاوان آن هر چه باشد، باشد دوست خواهم داشت بیشتر از دیروز باکی ندارم از هیچ کس و هر کس که تو را دارم عزیز یه روز از همین...

یک بار خواب دیدن تو به تمام عمر می ارزد پس نگو، نگو که رویای دور از دست رس خوش نیست قبول ندارم گرچه به ظاهر جسم خستس ولی دل دریاییست تاب و توانش بیش از اینهاست دوستت دارم و تاوان آن هر چه باشد، باشد دوست خواهم داشت بیشتر از دیروز باکی ندارم از هیچ کس و هر کس که تو را دارم عزیز یه روز از همین...

یادم باشد حرفی نزنم که به کسی بر بخورد نگاهی نکنم که دل کسی بلرزد راهی نروم که بیراه باشد خطی ننویسم که آزار دهد کسی را یادم باشد که روز و روزگار خوش است همه چیز روبه راه و بر وفق مراد است و خوب تنها دل ما دل نیست