این روزها هم چو درختی خشکیده دراعماق جنگلی سوخته ازآتش خشم دنیاهستم شاخه هایم راسیاهی دود دربرگرفته است ورنگ سیاه رابرلباس تنم نمایان کرده است
بارانی باید ببارد هم چو بارارن امروزباخشم،این سیاهی را ازرنگ رخساره ام بشوید
نگاهی به بیرون انداختم بارانی رادیدم که باخشم بر زمین می باردوبه...