نتایح جستجو

[IMG]

[IMG]

[IMG]

از تبار کدامین نوری که نهایت ناپذیراست . . . ؟ ای در حصار زمان گرفتار . . . ! چیست بهای زمان . . . ؟ می دانم . . . می دانم این حصار را روزی با دستان پر از عشق خود خواهی شکست . . . کاش آنروز باشم و فاتحانه بر روی قله ی عشق و احساس قدم برداشتنت را ببینم. . . ای کاش باشم . . . ای کاش . ...

وقتی که پشت پنجره می آیی . . . احساس را با خود ارمغان می آوری . . . و عاطفه می بخشی به لطافت رزهای تنهای پشت پنجره . .

[IMG]

سلام چطوری؟

من تمنا كردم كه تو با من باشي تو به من گفتي : هرگز هرگز!!! پاسخي سخت و درشت و مرا غصه اين هرگز كشت!!!

آواز عاشقانه ی ما در گلو شکست حق با سکوت بود صدا در گلو شکست تا آمدن با تو خدا حافظی کنم بغض امان نداد و خدا... در گلو شکست

فلسفه زندگی انسان امروز در این جمله خلاصه می شود : فدا کردن آسایش زندگی برای ساختن وسایل آسایش زندگی.

توده مردم به یک آگاهی نیاز دارند و روشنفکر به ایمان

انتظار آمادگی است نه وادادگی

چقدر قشنگ بود ممنون

اره دیدم مهدی نتیجرو اعلام کن ماها که باختیم

سلام صبح به خیر

همون یه ذره هم که همه از دستم آسایش میگیرن ازشون بگیرم نه گناه دارند طفلکیا

کودک درون من یه وقتایی آرومه اما امان ازون وقتی که شیطون بشه دیگه کنترلش سخت میشه

فقط خدا اونم میتونی همه جا احساسش کنی ربطی به دینداری نداره

آااه ! رادیکال بدبینی هایت، چه بی رحمانه توانم را می گیرد! این بی مهری تا ریشه چندم من ادامه خواهد داشت؟ از پای افتادم بی انصاف!

آنقدر دست دراز کردم آنقدر پا کشیدم آنقدر تکرار کردم تاستاره چیدم از آسمان و به سقف اتاقم گذاردم حال، شب من هم ستاره باران شدست