نتایح جستجو

  1. سوگلییی

    هي فلاني مي داني ؟ مي گويند رسم زندگي چنين است... مي آيند.... مي مانند.... عادت مي دهند...

    هي فلاني مي داني ؟ مي گويند رسم زندگي چنين است... مي آيند.... مي مانند.... عادت مي دهند.... ومي روند. وتو در خود مي ماني و تو تنها مي ماني راستي نگفتي رسم تونيز چنين است؟.... مثل همه فلاني ها...
  2. سوگلییی

    سلام صبحت به خیر ؟ خوبی؟

    سلام صبحت به خیر ؟ خوبی؟
  3. سوگلییی

    دل نامه یا نامه دل

    سفری غریب داشتم توی چشمای قشنگت،سفری که بر نگشتم غرق شدم توی نگاهت، دل ساده ی ساده کوله بار سفرم بود،چشم تو مثل یه سایه همجا همسفرم بود،من همون لحظه اول آخر راهو میدیدم،تپش عشق و تو رگهام عاشقانه می چشیدم
  4. سوگلییی

    دلم برای خودم تنگ است

    وفاي شمع را نازم كه بعد از سوختن ...به صد خاكستري در دامن پروانه ميريزد...نه چون انسان كه بعد از رفتن همدم... گل عشقش درون دامن بيگانه ميريزد
  5. سوگلییی

    [IMG]

    [IMG]
  6. سوگلییی

    [IMG]

    [IMG]
  7. سوگلییی

    [IMG]

    [IMG]
  8. سوگلییی

    راهی به سوی آغاز

    سفری غریب داشتم توی چشمای قشنگت،سفری که بر نگشتم غرق شدم توی نگاهت، دل ساده ی ساده کوله بار سفرم بود،چشم تو مثل یه سایه همجا همسفرم بود،من همون لحظه اول آخر راهو میدیدم،تپش عشق و تو رگهام عاشقانه می چشیدم
  9. سوگلییی

    دوستداران دکتر علی شریعتی بیان اینجا

    اگر عشق نبود به کدامین بهانه ای می خندیدیم و می گریستیم؟ کدام لحظه های ناب را اندیشه می کردیم؟ چگونه عبور روزهای تلخ را تاب می آوردیم؟ آری... بی گمان پیشتر از اینها مرده بودیم اگر عشق نبود ! « دکتر علی شریعتی »
  10. سوگلییی

    دوستداران دکتر علی شریعتی بیان اینجا

    در حیرتم ز چرخ که آن مرد شیر گیر با دست روبهان دغل شد چرا اسیر آن شاهباز عزٌ و شرف از چه از سریر با های و هوی لاشخوران آمدی به زیر این آتشی که در دل این مُلک شعله زد با نیروی جوان بُد و با فکر بکر پیر با عزم همچو آهن آن مرد سال بود با جوی های خون شهیدان سی تیر با مشت رنجبر بُد و فریاد...
  11. سوگلییی

    سلام بیا کافه الهام

    سلام بیا کافه الهام
  12. سوگلییی

    مهدی بیا کافه الهام

    مهدی بیا کافه الهام
  13. سوگلییی

    باشه عزیزم

    باشه عزیزم
  14. سوگلییی

    بریم کافه الهام

    بریم کافه الهام
  15. سوگلییی

    دلم برای خودم تنگ است

    بچه ها حرف دل خودم بود ببخشید که ناراحتتون کردم
  16. سوگلییی

    دلم برای خودم تنگ است

    کسی دیگر نمی کوبد در این خانه متروکه ویران را کسی دیگر نمی پرسد چرا تنهای تنهایم!!! ومن شمع می سوزم ودیگر هیچ چیز از من نمی ماند ومن گریان ونالانم ومن تنهای تنهایم !!! درون کلبه ی خاموش خویش اما کسی حال من غمگین نمی پرسد!!! و من دریای پر اشکم که توفانی به دل دارم درون سینه ی...
  17. سوگلییی

    دلم برای خودم تنگ است

    تو هم همیشه شاد باشی
  18. سوگلییی

    دلم برای خودم تنگ است

    ای بابا همه دلشون گرفته امروز پس خوشی ها مال کیه؟
  19. سوگلییی

    دلم برای خودم تنگ است

    سلام مهدی جان خوبی؟ نه دیگه با لطیفه اژدها و دیدن تو دلمون شاد شد
بالا