نتایح جستجو

  1. سوگلییی

    دل نامه یا نامه دل

    دوست اش مي دارم چرا كه مي شناسم اش به دوستي و يگانه گي . شهر همه بيگانه نگي و عداوت است . . هنگامي كه دستان مهربان اش را به دست مي گيرم تنها يي غم انگيزش را در مي يابم . اندوهش غروبي دل گير است در غربت و تنهايي. هم چنان كه شادي اش طلوع همه افتاب هاست و صبحانه و نان گرم و پنجره اي كه صبح...
  2. سوگلییی

    راهی به سوی آغاز

    بي تو مهتاب شبي باز از آن كوچه گذشتم همه تن چشم شدم خيره به دنبال تو گشتم شوق ديدار تو لبريز شد از جام وجودم، شدم آن عاشق ديوانه كه بودم در نهانخانه ي جانم گل ياد تو درخشيد باغ صد خاطره خنديد عطر صد خاطره پيچيد يادم آمد كه شبي با هم از آن كوچه گذشتيم پرگشوديم و در آن خلوت دلخواسته...
  3. سوگلییی

    راهی به سوی آغاز

    دلم براي کسي تنگ است که آفتاب صداقت را . . . به ميهماني گلهاي باغ مي آورد و گيسوان بلندش را به بادها مي داد و دستهاي سپيدش را به آب مي بخشيد دلم براي کسي تنگ است که چشمهاي قشنگش را به عمق آبي درياي واژگون مي دوخت و شعرهاي خوشي چون پرنده ها مي خواند دلم براي کسي...
  4. سوگلییی

    [IMG]

    [IMG]
  5. سوگلییی

    سلام چطوری؟ خوبی؟

    سلام چطوری؟ خوبی؟
  6. سوگلییی

    [IMG]

    [IMG]
  7. سوگلییی

    [IMG]

    [IMG]
  8. سوگلییی

    راهی به سوی آغاز

    تو بی نهایت شب وقتی نگات می خندید چشمای خیره من اندوهتو نمی دید چرا غریبه بودم با غربت نگاهت تصویرم رو ندیدم، تو چشم بی گناهت کاشکی برای قلبت، یه آسمون می ساختم روح بزرگ تو رو چرا نمی شناختم آینه گریه می کرد، وقتی تو رو شکستم ستاره پشت در بود، وقتی درها رو...
  9. سوگلییی

    راهی به سوی آغاز

    شعر هایی که نخواندم همه تقدیم تو باد/ حرف هایی که نگفتم همه ارزانی تو
  10. سوگلییی

    راهی به سوی آغاز

    تا کدوم ستاره دنبال تو باشم تا کجا بی خبر از حال تو باشم مگه میشه از تو برید و دل کند بگو می خوام تا ابد مال تو باشم از کسی نیست که نشونی تو رو نگیرم به تو روزی می رسم من،که بمیرم هنوز هم جای دو دستات خالی مونده تا قیامت توی دستای حقیرم خاک هر جاده نشسته روی دوشم کی میاد روزی که با تو روبرو...
  11. سوگلییی

    راهی به سوی آغاز

  12. سوگلییی

    راهی به سوی آغاز

    سر گشته ام از این همه راهی که ندارم گاهی که تو را دارم و گاهی که ندارم من مانده ام و لایق تیغی که نبودم من مانده ام و فرصت آهی که ندارم دلم تنگ است دلم تنگ است دلم اندازه حجم قفس تنگ است سکوت از کوچه لبریز است صدایم خیس و بارانی است نمی دانم چرا در قلب من پاییز طولانی است محبت ره به...
  13. سوگلییی

    راهی به سوی آغاز

  14. سوگلییی

    راهی به سوی آغاز

    سلام مهدی جان من هستم
  15. سوگلییی

    :surprised::surprised::surprised:

    :surprised::surprised::surprised:
  16. سوگلییی

    برو قسمت پایین پیامات قسمت انتخاب پیام رو پیامات تیک بزن بعد علامت حذفو بزن

    برو قسمت پایین پیامات قسمت انتخاب پیام رو پیامات تیک بزن بعد علامت حذفو بزن
  17. سوگلییی

    دل نامه یا نامه دل

    سه غم آمد به جانم هر سه بار غریبی و اسیری وغم یار غریبی واسیری چاره دارد ولی آخر کُشد ما را غم یار
  18. سوگلییی

    راهی به سوی آغاز

    تقصیر دلم چیست اگر روی تو زیباست حاجت به بیان نیست که از روی تو پیداست من تشنه ی یک لحظه تماشای تو هستم افسوس؛که یک لحظه تماشای تو رؤیاست
  19. سوگلییی

    نه پر نیست واسه تو چی؟

    نه پر نیست واسه تو چی؟
  20. سوگلییی

    راهی به سوی آغاز

    گفتمش بی تو چه می باید کرد عکس رخساره ی ماهش را داد گفتمش همدم شبهایم کو تاری از زلف سیاهش را داد وقت رفتن همه را می بوسید به من از دور نگاهش را داد یادگاری به همه داد و به من انتظار سر راهش را داد
بالا