نتایح جستجو

  1. primrose

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    عاشق که میشوی خیال تو یعنی حکومت دوست...
  2. primrose

    مناظره(گفتگو با اشعار)

    نصحیت کردن آسان است سر گردان عاشق را ولیکن با که می گویی که نتواند پذیرفتن
  3. primrose

    مناظره(گفتگو با اشعار)

    تدبیر ها نمودیم در عاشقی فروغی کاری نیامد آخر از کاردانی ما فروغی بسطامی
  4. primrose

    مناظره(گفتگو با اشعار)

    غم زمانه که هیچش کران نمی بینم دواش جز می چون ارغوان نمی بینم
  5. primrose

    زنگ تفریح ... گپ و گفت های خودمونی!

    سلام برای همه گاهی پیش میاد که خسته و بی حوصله میشن اوشو میگه تو این مواقع سعی نکنین کاری انجام بدید که از این حالت بیرون بیایید بگذارید به تمامی بر شما چیره شود به تدریج می بینید که محو میشه من امتحان کردم جواب میده... و به قول سعدی : سعدی آشفته و بی قرار چرایی درپی چیزی که برقرار نماند؟ هم...
  6. primrose

    زنگ تفریح ... گپ و گفت های خودمونی!

    هیچ اگر سایه پذیرد همان سایه هیچیم... مرسی .منم زیبا هستم و آب میخونم. راستش من سر در نمیارم منظور از این گفتگو چیه ؟ این چند شبی که سری به اینجا زدم فقط سلام وعلیک و از این جور برنامه ها بود. یه حرفی یه حدیثی که بشه در موردش حرف زد نبود؟؟
  7. primrose

    زنگ تفریح ... گپ و گفت های خودمونی!

    سلام دوستان ناشناسم...!!!
  8. primrose

    مناظره(گفتگو با اشعار)

    با هر که حرف دوستی اظهار می کنم خوابیده دشمنی است که بیدار میکنم
  9. primrose

    [IMG]

    [IMG]
  10. primrose

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    مولانا مولانا آمده‌ام که سر نهم عشق تو را به سر برم ور تو بگوییم که نی , نی شکنم شکر برم آمده‌ام چو عقل و جان از همه دیده‌ها نهان تا سوی جان و دیدگان مشعله نظر برم آمده‌ام که ره زنم بر سر گنج شه زنم آمده‌ام که زر برم , زر نبرم خبر برم گر شکند دل مرا , جان بدهم به دل شکن گر ز...
  11. primrose

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    من همان نایم که گر خوش بشنوی شرح دردم با تو گوید مثنوی
  12. primrose

    مناظره(گفتگو با اشعار)

    با عقل آب عشق به یک جو نمی رود بیچاره من که ساخته از آب و آتشم
  13. primrose

    مناظره(گفتگو با اشعار)

    یک نفس با دوست بودن همنفس آرزوی عاشقان این است و بس
  14. primrose

    جویای راه خویش باش از این سان که منم در تکاپوی انسان شدن در میان راه دیدار می کنیم حقیقت را...

    جویای راه خویش باش از این سان که منم در تکاپوی انسان شدن در میان راه دیدار می کنیم حقیقت را آزادی را خود را در میان راه می بالد و به بار می نشیند دوستی ای که توانمان می دهد تا برای دیگران مأمنی باشیم و یاوری این است راه ما تو و من.. (مارگوت بیگل) ممنون از اینکه پیشنهاد دوستی منو پذیرفتید،...
  15. primrose

    چه جوری میشه یه زندگی رو تو یه چمدون جا داد؟

    شبنم عزیزم ممنون از ظرافتی که در انتخاب موضوع داشتی خب حالا این که چی بردارم به این بستگی داره که کجا و تا چه مدتی بخوام برم حالا اگه فرض کنیم منم مثل پاپیون به جزیره دوردست تبعید شده باشم(یکی از تخیلات همیشگیم)به ترتیب زیر تا هر جایی که مقدور باشه چمدون و پر میکنم: 1-یه عکس خانوادگی مال عید...
  16. primrose

    بفرمایید ختم قرآن...

    منم هستم
  17. primrose

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    عطار عطار چون نیاید سر عشقت در بیان همچو طفلان , مهر دارم بر زبان چون عبارت محرم عشق تو نیست چون دهد نامحرم از پیشان نشان چون زبان در عشق تو بر هیچ نیست لب فرو بستم قلم کردم زبان دوش عشق تو درآمد نیم شب از رهی دزدیده یعنی راه جان گفت صد دریا ز خون دل بیار تا در آشامم که مستم...
  18. primrose

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    دردم این است که من بی تو دگر از جهان دورم و بی خویشتنم تاجنون فاصله ای نیست از اینجا که منم
  19. primrose

    مشاعرۀ سنّتی

    استخوانم مغز گردیده است و مغزم استخوان بس که غم های گرانجان تکیه گاهم کرده است
  20. primrose

    مشاعرۀ سنّتی

    ما با تو ایم و با تو نه ام اینست بوالعجب در حلقه ایم با تو چون حلقه بر دریم
بالا