نتایح جستجو

ایکه می پرسی دلیل ناله های دلخراش سینه ام بشکاف تا ببینی درون سینه ام

اوحدی مراغه ای اوحدی مراغه ای آن چشم مست بین، که دلم گشت زار ازو ای دوستان، بسوخت مرا، زینهار ازو! گرد از تنم به قد برآورد و همچنان بر دل نمی‌شود متصور گذار ازو گر پیش او گذار کنی، ای نسیم صبح پیغام من بگوی و سلامی بیار ازو او گر به اختیار دل ما رود دمی گردد دل شکستهٔ ما به...

دل برفت و خانه بر غم شد فراخ کانده او جای بر دلتنگ داشت

مزن ز چون و چرا دم که بنده مقبل به جان شنفت هر سخن که جانان گفت

سخنی که با تو دارم به نسیم صبح گفتم دگری نمی شناسم تو ببر که آشنایی

در وجود هر کس رازی بزرگ نهان است داستانی ، راهی ، بی راهه ای طرح افکندن این راز راز من و راز تو ، راز زندگی پاداش بزرگ تلاشی پر حاصل است...

ولی من قرمز شدم هیچ خوشم نیومد !!!البته به قرمزش بستگی داره.

سلام...

وصل تو اجل را زسرم دور همی داشت از دولت هجر تو کنون دور نماندست

همه عمر در فراقت بگذشت و سهل باشد اگر احتمال باشد به قیامت اتصالی

گر بزنندم به تیغ در نظرش بی دریغ دیدن او یک نظر صد چو مرا خون بهاست

سلام گرامی ممنون از پیشنهاد دوستی ،خوشحال میشم از آشنائیتون -زیبا:gol:

نفسهایم بوی تو را گرفته‌اند نازنین بس که تو را به نام خوانده‌ام بس که تو را در وجود خود کاویده‌ام و بس که در دل شبهای بی‌ستاره‌ام نام تو را فریاد کرده‌ام هیچ طنین صدای مرا شنیده‌ای ؟ طنین فریادهایی که در دل شب تو را می‌خواند؟ طنین گامهایی که به سوی تو می‌آیند چه؟ یا شنیده‌ای و باور...

مائیم و موج سودا شب تا به روز تنها خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن

چنان به زلف تو آشفته ام به بوی تو مست که نیستم خبر از هر چه در دو عالم هست

ادامه شعر از وحشی بافقی ادامه شعر از وحشی بافقی مدتی در ره عشق تو دویدیم بس است راه صد بادیه درد بریدیم بس است در قدم راه طلب باز کشیدیم بس است اول و آخر این مرحله دیدیم بس است

شب شما هم بخیر ، چشممممممممممممممممممممممم.

ما چو دادیم دل و دیده به طوفان بلا گو بیا سیل غم و خانه ز بنیاد ببر

تو از خرابی این خانه نالی و من به بی ثباتی هر آشیانه می خندم

ما را حدیث دیگر و سودای دیگریست در این سری که بر سر زانو نهاده ایم