نتایح جستجو

  1. tools

    بخور دان ها را چه بر سر آمده است که بوي گوشت سوخته ميايد ؟ و شاعران چه بر سپيدي کاغذ نوشته اند...

    بخور دان ها را چه بر سر آمده است که بوي گوشت سوخته ميايد ؟ و شاعران چه بر سپيدي کاغذ نوشته اند که سرمه دان سراغ حنجره را مي گيرد ؟ اوباشان که پيشاني ماه را به سنگ زده بودند هنوز تماشاي بتي را اصرار مي کنند و به جست و جوي مژه اي مرکب و کاغذ را انگار که سرمه اي به چشم ميکشند ... اوباشان از...
  2. tools

    بخور دان ها را چه بر سر آمده است که بوي گوشت سوخته ميايد ؟ و شاعران چه بر سپيدي کاغذ نوشته اند...

    بخور دان ها را چه بر سر آمده است که بوي گوشت سوخته ميايد ؟ و شاعران چه بر سپيدي کاغذ نوشته اند که سرمه دان سراغ حنجره را مي گيرد ؟ اوباشان که پيشاني ماه را به سنگ زده بودند هنوز تماشاي بتي را اصرار مي کنند و به جست و جوي مژه اي مرکب و کاغذ را انگار که سرمه اي به چشم ميکشند ... اوباشان از...
  3. tools

    كوي دوست

    ياران بادبان ها را بر افرازيد ما را با گل خورشيد آزادي اميد سرخ ديداري ست ... !
  4. tools

    شعر نو

    طرحي براي يک سرود . . . طرحي براي يک سرود . . . برادر بادبان ها را مرمت کن دلاور ... کارگر ... خواهر ... به فکر فتح درياي رهايي باش دستان من و تو پرچمي يکرنگ کم دارد ! برادر بادبان ها را مرمت کن که ضحاک از ميان رفته ست خواهر مهرباني هات را با سبزه قسمت کن که گرگ گله مان رفته ست تير خشم زهرت...
  5. tools

    شعر نو

    نه آب‌اش دادم نه دعايی خواندم، خنجر به گلوي‌اش نهادم و در احتضاري طولاني او را کُشتم. به او گفتم: «ــ به زبان ِ دشمن سخن مي‌گويی!»
  6. tools

    بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟

    ه زمين ادامه ي دستي ست که به گندم ميرسد زمين ادامه ي عشق است که سرخ ترين پيرهن را بر تن دارد و من ادامه ي زيبا ترين ترانه هاي ترس خورده ي بابا بزرگ به ترکه ي ناظم و درد بلند جريمه به وحشت سود و زيان تاجر زنگ حساب به کوچه هاي خشک آب شاهي و يخ بر خر سکوت ماندگار پدر و فرفره هاي بي باد مي رسم ...
  7. tools

    جمله های كوتاه با يك دنيا معنا

    زمين ادامه ي دستي ست که به گندم ميرسد
  8. tools

    زندگی نامه +اشعار شاملو

    رستگاران رستگاران در غريو ِ سنگين ِ ماشين‌ها و اختلاط ِ اذان و جاز آواز ِ قُمری‌ ِ کوچکي را شنيدم، چنان که از پس ِ پرده‌يي آميزه‌ی ابر و دود تابش ِ تک‌ستاره‌يي. □ آن‌جا که گنه‌کاران با ميراث ِ کمرشکن ِ معصوميت ِ خويش بر درگاه ِ بلند پيشاني ِ‌ درد بر آستانه مي‌نهند و باران ِ...
  9. tools

    فراق یار

    کاشکی باشی و باشم کاشکی کاشکی مثل شما شم کاشکی کاشکی با بوسه تازه تو راهی افسانه ها شم کاشکی چشم تو گرچه به راهم نیست نیست مسخ قلب بی گناهم نیست نیست عاشقی عشق و محبت ، دوستی آخرینه اشتباهم نیست نیست
  10. tools

    رد پای احساس ...

    زن باید شبیه تو باشه که نیست من باید خراب تو باشه که هست که هست خواب مثله تو خوش بو نبود غریب دل مثله قالی در بست شکست شکست شکست
  11. tools

    رد پای احساس ...

    ســـو ســـو ای خواب خوب خوش بو ســـو ســـو لبخند نازه تو کو I Love You, I Love You, I Love You آه تو دنباله باد درد سپیداره غریب خنده آفتابی تو رقص قبیله نجیب لحظه به لحظه تازه شو به وزن شیرین غزل در این ترانه تن بشوی صاحب کندوی سال
  12. tools

    آرامترین آرام

    صبوحی صبوحی به پرواز شک کرده بودم به هنگامي که شانه‌هايم از وبال ِ بال خميده بود، و در پاک‌بازی معصومانه‌ی گرگ و ميش شب‌کور ِ گرسنه‌چشم ِ حريص بال مي‌زد. به پرواز شک کرده بودم من. □ سحرگاهان سِحر ِ شيری‌رنگي نام ِ بزرگ در تجلي بود. با مريمي که مي‌شکفت گفتم...
  13. tools

    كوي دوست

    ميان ِ ماندن و رفتن حکايتي کرديم که آشکارا در پرده‌ي ِ کنايت رفت. مجال ِ ما همه اين تنگ‌مايه بود و، دريغ که مايه خود همه در وجه ِ اين حکايت رفت.
  14. tools

    دل نوشته‌هاي عرفاني

    آه اگر آزادی سرودی مي‌خواند کوچک همچون گلوگاه ِ پرنده‌يي، هيچ‌کجا ديواری فروريخته بر جای نمي‌ماند. ساليان ِ بسيار نمي‌بايست دريافتن را که هر ويرانه نشاني از غياب ِانساني‌ست که حضور ِ انسان آباداني‌ست.
  15. tools

    فراق یار

    آه، از که سخن مي‌گويم؟ ما بي‌چرازنده‌گان‌ايم آنان به چِرامرگ ِ خود آگاهان‌اند.
  16. tools

    زندگی نامه +اشعار شاملو

    بر کدام جنازه زار مي‌زند.... بر کدام جنازه زار مي‌زند.... بر کدام جنازه زار مي‌زند اين ساز؟ بر کدام مُرده‌ی پنهان مي‌گريد اين ساز ِ بي‌زمان؟ در کدام غار بر کدام تاريخ مي‌مويد اين سيم و زِه، اين پنجه‌ی نادان؟ بگذار برخيزد مردم ِ بيلب‌خند بگذار برخيزد! زاری در باغچه بس تلخ است زاری بر...
  17. tools

    کوچه های تنهایی

    دسته‌ی کاغذ بر ميز در نخستين نگاه ِ آفتاب. کتابي مبهم و سيگاری خاکسترشده کنار ِ فنجان ِ چای از يادرفته. بحثي ممنوع در ذهن.
  18. tools

    فراق یار

    شگفتا که نبوديم عشق ِ ما در ما حضور ِمان داد. پيونديم اکنون آشنا چون خنده با لب و اشک با چشم واقعه‌ی نخستين دم ِ ماضي. □ غريويم و غوغا اکنون، نه کلامي به مثابه ِ مصداقي که صوتي به نشانه‌ی رازی. □ هزار معبد به يکي شهر... بشنو: گو يکي باشد معبد به همه دهر تا...
  19. tools

    جمله های كوتاه با يك دنيا معنا

    مي‌دانستند دندان برای تبسم نيز هست و تنها بردريدند.
بالا