نتایح جستجو

  1. tools

    درد دل...

    بي‌گاهان به غربت به زماني که خود درنرسيده بود ــ چنين زاده شدم در بيشه‌ي ِ جانوران و سنگ، و قلب‌ام در خلا تپيدن آغاز کرد.
  2. tools

    رفتن...

    ما هرچه را که باید از دست داده باشیم ، از دست داده‌ایم. ما بی چراغ به راه افتادیم و ماه ، ماه ، ماده ی مهربان ، همیشه در آنجا بود در خاطرات کودکانه ی یک پشت بام کاهگلی و بر فراز کشتزارهای جوانی که از هجوم ملخ‌ها می‌ترسیدند چقدر باید پرداخت؟...
  3. tools

    ذهن زیبا

    بدا به حال شاه گدايان بدا به حال اميران بدا به حال شمايان هميشه تنهايان هميشگي ويران هميشه بي ايران هميشه در نهايت مرگ و هميشه در پايان بدا به حال شمايان بدا به حال شمايان خوشا به حال رفيقان هميشه با ايمان هميشه در شکفتگي شعر و لختي باران خوشا به حال رفيقان خوشا به حال عزيزان بدا به...
  4. tools

    جمله های كوتاه با يك دنيا معنا

    پرواز را بخاطر بسپار پرنده مردنی‌ست
  5. tools

    رد پای احساس ...

    دلم گرفته است دلم گرفته است به ایوان می‌روم و انگشتانم را بر پوست کشیده‌ی شب می‌کشم چراغ‌های رابطه تاریکند چراغ‌های رابطه تاریکند کسی مرا به آفتاب معرفی نخواهد کرد کسی مرا به میهمانی گنجشک‌ها نخواهد برد پرواز را بخاطر بسپار پرنده مردنی‌ست
  6. tools

    فراق یار

    و من چون شيپوري عشق‌ام را مي‌ترکانم چون گل ِ سُرخي قلب‌ام را پَرپَر مي‌کنم چون کبوتري روح‌ام را پرواز مي‌دهم چون دشنه‌يي صدايم را به بلور ِ آسمان مي‌کشم: «ـ هي! چه‌کنم‌هاي سربه‌هواي دستان ِ...
  7. tools

    گفتگو با خدا(::: مناجات نامه :::)

    در آنجا ، بر فراز قلهء كوه دو پايم خسته از رنج دويدن به خود گفتم كه در اين اوج ديگر صدايم را خدا خواهد شنيدن - بسوي ابرهاي تيره پرزد نگاه روشن اميدوارم ز دل فرياد كردم كاي خداوند من او را دوست دارم ، دوست دارم خدا در خواب رؤيا بار خود بود بزير پلكها پنهان نگاهش صدايم رفت و با اندوه ناليد ميان...
  8. tools

    ثانیه های خاکستری...

    (( من پری کوچک غمگینی را می شناسم که در اقیانوس مسکن دارد و دلش را در یک نی لبک چوبین می نوازد آرام ، آرام پری کوچک غمگینی که شب از یه بوسه می میرد و سحرگاه از یک بوسه به دنیا خواهد آمد .))
  9. tools

    کوچه های تنهایی

    خيابان ِ برهنه با سنگ‌فرش ِ دندان‌هاي صدف‌اش دهان گشود تا دردهاي لذت ِ يک عشق زهر ِ کام‌اش را بمکد. و شهر بر او پيچيد و او را تنگ‌تر فشرد در بازوهاي پُرتحريک ِ آغوش‌اش. و تاريخ ِ سربه‌مهر ِ يک عشق که تن ِ داغ ِ دختري‌اش را...
  10. tools

    كوي دوست

    بدن ِ لخت ِ خيابان به بغل ِ شهر افتاده بود و قطره‌هاي بلوغ از لمبرهاي راه بالا مي‌کشيد و تابستان ِ گرم ِ نفس‌ها که از روياي جگن‌هاي باران‌خورده سرمست بود در تپش ِ قلب ِ عشق مي‌چکيد
  11. tools

    ذهن زیبا

    انديشيدن.... انديشيدن.... انديشيدن در سکوت. آن که مي‌انديشد به‌ناچار دَم فرومي‌بندد اما آن‌گاه که زمانه زخم‌خورده و معصوم به شهادت‌اش طلبد به هزار زبان سخن خواهد گفت.
  12. tools

    هدف شعر چیست؟

    تفاوت های شعر ونثر: شعر و نثر هر دو از حروف و کلمه ساخته می شوند. به هر دو، کلام اطلاق می شود. در این جهت از همدیگر فرق نمی کنند. آنچه آنها را از هم جدا می سازند این عوامل است: 1- هر کلامی که از وزن عروضی "متساوی" و متکرر" و قافیهء واحد برخوردار باشد، آن کلام شعر است نه نثر. "خواجه نصیر"...
  13. tools

    هدف شعر چیست؟

    تعریف شعر کار بسیار مشکلی است، اصولاً یکی از مشکل ترین کارها در این زمینه است، شاید بشود گفت که شعر تعریف ناپذیر ترین چیزی است که وجود دارد." بدین ترتیب نمی توان یک تعریف خاص را از شعر ارائه نمود اما برای شناخت نظرات نویسندگان گذشته و حال و تفاوت های موجود میان تعابیر شان، چند تعریف از آنها را...
  14. tools

    هدف شعر چیست؟

    شعر چیست؟ بحث از چیستی شعر، بحث دشوار و به اعتباری غیر ممکن می باشد چراکه تا کنون که به اندازهء عمر آدمی- که از پیدایش شعر می گذرد- تعریف جامع و مانعی از آن صورت نگرفته است برای همین تعدادی آمده اند بسیاری از آثاری را که به زعم سر ایندگان آن، شعر محسوب می شده اند، از قلمرو شعر بیرون ساخته اند،...
  15. tools

    شعر نو

    نمي‌توانم زيبا نباشم عشوه‌يي نباشم در تجلي جاودانه. چنان زيبايم من که گذرگاه‌ام را بهاری نابه‌خويش آذين مي‌کند: در جهان ِ پيرامن‌ام هرگز خون عُرياني‌ جان نيست و کبک را هراس‌ناکي‌ سُرب از خرام باز نمي‌دارد. چنان زيبايم من که الله‌اکبر وصفي‌ست ناگزير که از من...
  16. tools

    بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟

    جهان را که آفريد؟ جهان را که آفريد؟ «ــ جهان را که آفريد؟» «ــ جهان را؟ من آفريدم! به جز آن که چون من‌اش انگشتان ِ معجزه‌گر باشد که را توان ِ آفرينش ِ اين هست؟ جهان را من آفريدم.» «ــ جهان را چه‌گونه آفريدی؟» «ــ چه‌گونه؟ به لطف ِ کودکانه‌ی اعجاز! به جز آن که رويتي چو من‌اش...
  17. tools

    خاطرات آن روزها...

    من هم‌دست ِ توده‌ام تا آن دَم که توطئه مي‌کند گسستن ِ زنجير را تا آن دَم که زير ِ لب مي‌خندد دل‌اش غنج مي‌زند و به ريش ِ جادوگر آب ِ دهن پرتاب مي‌کند. اما برادری ندارم هيچ‌گاه برادری از آن دست نداشته‌ام که بگويد «آری»: ناکسي که به طاعون آری بگويد و نان ِ آلوده‌اش را بپذيرد.
  18. tools

    ثانیه های خاکستری...

    هنگامي که مسلسل به غشغشه افتاد مرگ برابر ِ من نشسته بود ــ آن سوی ميز ِ کنکاش ِ «چه بايد کرد و چه‌گونه» ــ و نمونه‌های خبر را اصلاح مي‌کرد. از خاطرم گذشت که: «چرا برنمي‌خيزد پس؟ مگر نه قرار است که خون بيايد و چرخ ِ چاپ را بگرداند؟»
  19. tools

    ناگاه برای لحظه ای به سرم زد ...

    اي گره خلوت من بهانه ي هجرت من بغض بد غربت من در شب خيس گمشدن بر گره خلوت من تو گره اي دگر مزن يا بشکن شعر مرا يا تو به شعرم بشکن يا بده پرواز مرا از نو بياغاز مرا يا بشکن شکن شکن هر چه به جا مانده ز من شعر مرا حوصله کن درد مرا زمزمه کن يا که بر اين دهان من قفل گران تري بزن بر گره خلوت من...
  20. tools

    کوچه های تنهایی

    در پس ِ ديوار ِ باغ کودکان با سکه‌های کهنه‌بِسوده بازی ِ زنده‌گي را آماده مي‌شوند... آه، تو مي‌داني مي‌داني که مرا سر ِ بازگفتن ِ کدامين سخن است از کدامين درد.
بالا