نتایح جستجو

  1. tools

    ثانیه های خاکستری...

    ای چشم ز گریه سرخ خواب از تو گریخت ای جان به لب آمده از تو گریخت با غم سر کن که شادی از کوی تو رفت با شب بنشین که آفتاب از تو گریخت
  2. tools

    رد پای احساس ...

    یک لحظه نشد خیالم آزاد از تو یک روز نگشت خاطرم شاد از تو دانی که ز عشق تو چه شد حاصل من یک جان و هزار گونه فریاد از تو
  3. tools

    کوچه های تنهایی

    بر خاک چه نرم می خرامی ای مرد آن گونه که بر کفش تو ننشیند گرد فردا که جهان کنیم بدرود به درد آه آن همه خاک را چه می خواهد کرد
  4. tools

    دیر آمدی! خیلی دیر...

    باران همه شب سرشک غم ریزان است شب مضطرب از وای شباویزان است چیزی به سحر نمانده برخیز که صبح در مطلع لبخند سحرخیزان است
  5. tools

    گفتگوهای تنهایی

    گفتم دل را به پند درمان کنمش جان را به کمند سر به فرمان کنمش این شعله چگونه از دلم سر نکشد وین شوق چگونه از تو پنهان کنمش
  6. tools

    زمزمه های دلتنگی(کلبه کوچک دل...)

    عشق تو به تار و پود جانم بسته است بی روی تو درهای جهانم بسته است از دست تو خواهم که برآرم فریاد در پیش نگاه تو زبانم بسته است
  7. tools

    كوي دوست

    ای داد دوباره کار دل مشکل شد نتوان ز حال دل غافل شد عشقی که به چند خون دل حاصل شد پامال سبکسران سنگین دل شد
  8. tools

    من با تو تنها نیستم.

    عشق هرجا رو کند آنجا خوش است گر به دریا افکند دریا خوش است گر بسوزاند در آتش دلکش است ای خوشا آن دل که در این آتش است تا بینی عشق را ایینه وار آتشی از جان خاموشت برآر هر چه می خواهی به دنیا نگر دشمنی از خود نداری سخت تر عشق پیروزت کند بر خویشتن عشق آتش می زند در ما و من عشق را دریاب و...
  9. tools

    پشت پلکت قصه ای از عشق پنهان با دو دست شوق قلبم کاش می شد می نوشت اما یکی آمد و یک احساس از یاس...

    پشت پلکت قصه ای از عشق پنهان با دو دست شوق قلبم کاش می شد می نوشت اما یکی آمد و یک احساس از یاس تو پرپر شد دلم انگار می فهمید در انبوه غریبی ها رفاقت ها چو خنجر شد و قصه در سکوت بی جوابی مرد اینجا بود وقتیکه زمین آغاز حسرت شد زمان پردازش بی وقفه ی تکرار غم ها بود صدا راه فراری بود خود تاریک و...
  10. tools

    آرامش...

    از دو چشمت باز هم تنهایی ام را می سرایم غرق در رویای آبی لحظه ای پر می گشایم سوی خواب دور دست تو به سمت خواهشی کم نور سوی یک دنیای کوچک پر ستاره ، پر عروسک لحظه ای پر می زنم تا خواب تو چون برق چشمت را به بیداری که دعوت می کنم انگار می بوسم تمام خاطراتت را تو را تا مرز فردا می برم ولی در لحظه ای...
  11. tools

    رفتن...

    زمستان گرچه اینجا لانه کرده دلم بوی بهاری تازه می جوید ولی هرگز نمی خواهم کسی من را خبر آرد بهار تازه نزدیک است من آن اندازه در قلب سیاهی زمستان مرگ را دیدم تمام روزها را خط به خط بر شاخه صبرم کشیدم آنقدر ماندم میان برف نومیدی میان بی تفاوتهای بسیار چنین غربت سرایی سرد که دیگر مژده دادن را دلم...
  12. tools

    بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟

    باز دوباره سلام نه ، نمی گویم تمام معنی خود را به تو و نمی گویم کتاب لحظه هایم معنی تکرار تنهایی ام است و تو چیزی مپرس از اینکه شب هایم چرا اینقدر سرد و تیره است مپرس از انتهای قلبی یخ زده که من هرگز نخواهم گفت در آنجا چه باقی مانده است باز دوباره سلام گرچه در اوج خداحافظی ام باز دوباره سلام...
  13. tools

    كوي دوست

    خداحافظ برای من نمی دانم چرا اینقدر دشوار است سرآغازی برای انتظارم باز تا صبح دگر شاید سرانجامی برای مستی از رویای دیدار است خداحافظ برایم معنی بی حصر تنهایی ست و تفسیری ز من بی ما دو چشم خود به ساعت دوختن بی خواب تا فردا... خداحافظ ولی مردانه باید گفت تا پیوند و ریشه هست...
  14. tools

    من با تو تنها نیستم.

    اشک هایم را ببین سرد است و بی جان نازنین باختم خود را به چشمان تو آسان نازنین باز جریان تمام لحظه هایم با تو است تا ته این کوچه گردی های حیران نازنین کاش بودی تا ببینی در هجوم بی کسی باز می خوانم تو را با چشم گریان نازنین بی تو بودن مرگ من در وحشت تاریکی است همچو برگی در میان خشم...
  15. tools

    کوچه های تنهایی

    تا چشم به هم زدیم دیدیم ، موهای سیه سپید گشته این حنجره گشته بی صدا و دل از همه نا امید گشته تا چشم به هم زدیم دیدیم ، از غصه و غم خیال پژمرد و آن سینه ی محرم به هر راز از سردی این زمانه افسرد تا چشم به هم زدیم دیدیم ، بر لب به جز آه دل نمانده بر مشت به غیر خاک خشم و بر پای به غیر گل نمانده...
  16. tools

    رد پای احساس ...

    خوب می دانی که در چشمت گرفتارم هنوز روز و شب خوابم ربودی باز بیدارم هنوز نازنین با من مگو دل بر کن از تکرار من گرتو تکرار منی جویای تکرارم هنوز گرچه تن زخمی و خاکی در رهت افتاده است نیست بر ایینه دل هیچ زنگارم هنوز فاش می گویم به تو ، با من غریبی ات چرا ؟ رمز و راز من تویی ، دنیای اسرارم...
  17. tools

    زندگی نامه +اشعار شاملو

    یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود لخت و عور تنگ غروب سه تا پری نشسه بود. زار و زار گریه می کردن پریا مث ابرای باهار گریه می کردن پریا. گیس شون قد کمون رنگ شبق از کمون بلن ترک از شبق مشکی ترک. روبروشون تو افق شهر غلامای اسیر پشت شون سرد و سیا قلعه افسانه پیر. از افق جیرینگ جیرینگ صدای زنجیر می...
  18. tools

    گریه کن ای دل..........

    آرام و بی‌صدا گام بر‌می‌داشت. در اعماق سرد و تاریک اکنون خویش، اندیشه‌ای بود گوییا خاموش! نقش گنگ آرزوهای نهان‌اش، بود شاید کاین چنین پیدا غلت می‌خورد در هذیان گرم خویش! الهه‌ی سکوتی سرشارتر از خیال بود شاید کاین چنین به شهوت به زیر سینه‌ی خویش می‌کشیدش! گیج و عبوس گام برمی‌داشت. در رویایی که از...
  19. tools

    دلم برای خودم تنگ میشود...

    مجالی نیست، نازنین زندگی را فریاد کن! تپش پرحرارت قلب را مجالی نیست سرخی خون را فریاد کن! فرصتی نیست، نازنین زندگی را تصویر کن! فوران اشک شوق را فرصتی نیست آبی عشق را تصویر کن! که تنها نگاه روشنای نیلی صبح سپید برای من کافی‌ست.
  20. tools

    رفتن...

    در دو چشم سیاه‌اش اشکی رها می‌لغزید در نگاه بی‌نگاه‌اش گناهی سرد می‌خندید وهمی آرام، سینه‌ای خالی، ذهنی ملول در وجود بی‌وجودش شراره‌ی ابلیسی سرخ می‌رقصید
بالا