نتایح جستجو

امشب از معجزه عشق به جان آمده ام از غم هجر تو امشب به فغان آمده ام در بهاري كه نشان از گل لبخند تو نيست اشك ريزان به تماشاي خزان آمده ام

در ره عشق نشد کس به يقين محرم راز هر کسي بر حسب فکر گماني دارد

خطر ... به امتحانات نزدیک می شویم !!!

هوای دل چنان ابری و سرد است که می بارد ،دو چشمم ..بی بهانه هوایی شد دلم . از بهر رفتن نوشتم درد دل را ... ناشیانه هر آنچه دل بگوید ...می نویسم ببخشا .....گر شده بس عامیانه

نمي دانم چــرا سردردم امشب هواي روح ماهت كردم امشب بيا اي شمع تابانم كه تا صبح چو پروانه به دورت گردم امشب

در شهر ما کم گشته است مهر و وفا دیگر ندارند مردمان لطف و صفا

شما دریا دل و ...نیکو سرشتید ویا یک شاخه ی گل .. از بهشتید

اندر ره عشـق است كه عاشـق چون شمـع هم ســوزد و هم گـريـد و هم آب شــود

پسربچه اي كه مشغول شیرین زباني برای مادرش بود که، برادر ناقلايش اينطوري ترسوندش .....!!

ديدي اي حافظ ، كه كنعان دلم بي ماه شد عاقبت اشك غم و كوه اميـدم آب شد گفته بودي يوسف گمگشته باز آيد، ولي يوسف من تا قيامت همنشين چاه شد

شوقم چنان فزود که هرگه نهان شوی باید دوید بر سر صد رهگذر مرا برگردنم ز تیغ تو صد بار منت است زیرا که وارهاند ز صد دردسر مرا ,•’``’•,•’``’•, •,`, ’`,•’

در كنار پنحره امشب برا چشماي تو مستم بيا من منظرم اينجا گلت خشكيد تو دستم

حق با مشتري است پس بايد با ظرافت و دقت به كار مشتري رسيد