نتایح جستجو

  1. anahita1370

    خلوتی با خدا

    خداوندا مرا دریاب ، قدم هایم را استوار کن ، سفرم را با سعادت یادت روشن گردان. خداوندا اگر من فراموشت کردم تو مرا بیدار کن.
  2. anahita1370

    خلوتی با خدا

    خداوندا در سفرم راه را گم کرده ام ولی نا امید نشده ام و تو را در کنارم حس می کنم.
  3. anahita1370

    زمزمه های عاشقانه

    پیشرفت من تویی که میگذاری هر لحظه عاشق ترت شوم♥!
  4. anahita1370

    زمزمه های عاشقانه

    كفش هــای پاشــــنه بلنـــد بــه کــــــارم نمــــــی آید شیـــــــرینیِ بوسـه هایمان به خم شــــــدن سَرت اســــــت . . .
  5. anahita1370

    زمزمه های عاشقانه

    چـــهــ حـــس قشنـــــگیــــــه... وقتــــــی سرتــــو گذاشتــــــی رو پاهــــــاش... خوابتـــــــ نمـــیادا فقط میخوای اذیتـــــــش کنـــــــــی.. یهــــــو نگــــــات کنــــــهــ و ببینـــــــه کـــه چشمــات بازه فورا چشماتو ببنــــــدی...! بعدش بگـــــــــــه: نــخوابــیدی...
  6. anahita1370

    [IMG]

    [IMG]
  7. anahita1370

    [IMG]

    [IMG]
  8. anahita1370

    [IMG]

    [IMG]
  9. anahita1370

    گفتگوهای تنهایی

    پا در کفشهای ابر میکنم و ... ســـــــخــــت م ی ب ا ر م من هنوز ناتمامم...
  10. anahita1370

    جمله های كوتاه با يك دنيا معنا

    دیگر به خوابهایم نیا خوابم را رنگی میکنی و روزم را سیــاهِ سیــاه...
  11. anahita1370

    جمله های كوتاه با يك دنيا معنا

    شیشه ی نازک احساس مرا دست نزن، چندشم میشود از لکه ی انگشت دروغ!
  12. anahita1370

    گفتگوهای تنهایی

    با همان ریسمان های پوسیده با همان ریسمان هایی که ته انباری خیالم مانده بود دوباره میبافم... آسمان میبافم ابر دریا قایق نفس کم می آورم ، غرق میشوم ... لعنت به این خیالات لعنت به هرچه که بود و هست و بافتم لعنت!
  13. anahita1370

    گفتگوهای تنهایی

    فرقی نمیکند چه كسي از چه خسته است اينجا مسير دايره اي شكل و بسته است ...
  14. anahita1370

    کوچه های تنهایی

    به زودی دیـــدم را عوض خواهم کرد! خواهی دید که این بار برخورد نگاهت را جریمه ای سنگین میکنم... و این بار شاید هوا آلوده و مه گرفته نباشد، شاید آدم ها عبوس و بد اَخم نباشند، و شاید این کوچه همان کوچه ای که بارها و بارها در آن مرده بودم را اشتباهی به داخل نپیجم!
  15. anahita1370

    جمله های كوتاه با يك دنيا معنا

    به شانه ام زدی که تنهاییم را تکانده باشی به چه دل خوش کردی؟ تکاندن برف از شانه های آدم برفی!
  16. anahita1370

    کوچه های تنهایی

    نه سیب نه گندم است بین من و تو بین من و تو گم است بین من وتو این عشق که دیگران از او می گویند یک سوءتفاهم است بین من و تو.
  17. anahita1370

    کوچه های تنهایی

    من درون خودم ... درون وجدانم... زندانی شدم و راه گریزی نمی یابم، و آن چیزی که پاهایم را زنجیر ِ ماندن کرده عشق نیست... وجدان است! و آشفتگی های جدیدم طعم گس و تلخ خرمالوهای آبان ... بی صبرانه، زمستانم آرزوست...
  18. anahita1370

    جمله های كوتاه با يك دنيا معنا

    پرنده ای لب تنگ ماهی نشست و به ماهی گفت: تو که سقف قفست شکسته..... چرا پرواز نمی کنی؟!
  19. anahita1370

    کوچه های تنهایی

    باغی کوچک بود... با درختانی اندک، اما پر محصول... میدانم! بادی پاییزی شدم و ...سوخت... نابود شد، تمام سیب ها و انارها. میدانی؟ با دستانی بهاری آمدم ؟ شاید که جوانه بزند و خلوتمان را سبز کند.. راستی مهربان... برایت ســیـــب آوردم!
  20. anahita1370

    جمله های كوتاه با يك دنيا معنا

    طلبکار نیستم و نمیتونم باشم، اما تو به من بدهکاری ...گستاخانه های من!
بالا