نتایح جستجو

  1. negin1990

    به نظرتون اواتارمو عوض کنم؟

    فکر کنم لباس قشنگی تنش باشه:D
  2. negin1990

    شعر

    در هر غروب در امتداد شب من هستم و تمامت تنهایی با خویشتن نشستن در خویشتن شکستن این راز سر به مهر تا کی درون سینه نهفتن گفتن بی هیچ باک و دلهره گفتن یاری کن مرا به گفتن این راز باز یاری کن ای روی تو به تیره شبان آفتاب روز می خواهمت هنوز
  3. negin1990

    سنگ در برکه می اندازم و می پندارم با همین سنگ زدن ماه به هم می ریزد کی به انداخن سنگ پیاپی در...

    سنگ در برکه می اندازم و می پندارم با همین سنگ زدن ماه به هم می ریزد کی به انداخن سنگ پیاپی در آب ماه را می شود از حافظه ی آب گرفت...
  4. negin1990

    دل نامه یا نامه دل

    زیر خاکستر جسمم باقیست آتشی سرکش و سوزنده هنوز یادگاریست ز عشقی سوزان که بود گرم و فروزنده هنوز عشقی آنگونه که بنیان مرا سوخت از ریشه و خاکستر کرد غرق در حیرتم از این که چرا مانده ام زنده هنوز! گاه گاهی که دلم می گیرد پیش خود می گویم آنکه جانم را سوخت یاد می آرد از این بنده هنوز؟ سخت...
  5. negin1990

    سنگ در برکه می اندازم و می پندارم با همین سنگ زدن ماه به هم می ریزد کی به انداخن سنگ پیاپی در...

    سنگ در برکه می اندازم و می پندارم با همین سنگ زدن ماه به هم می ریزد کی به انداخن سنگ پیاپی در آب ماه را می شود از حافظه ی آب گرفت...
  6. negin1990

    دل نامه یا نامه دل

    سنگ در برکه می اندازم و می پندارم با همین سنگ زدن ماه به هم می ریزد کی به انداخن سنگ پیاپی در آب ماه را می شود از حافظه ی آب گرفت...
  7. negin1990

    سنگ در برکه می اندازم و می پندارم با همین سنگ زدن ماه به هم می ریزد کی به انداخن سنگ پیاپی در...

    سنگ در برکه می اندازم و می پندارم با همین سنگ زدن ماه به هم می ریزد کی به انداخن سنگ پیاپی در آب ماه را می شود از حافظه ی آب گرفت...
  8. negin1990

    سنگ در برکه می اندازم و می پندارم با همین سنگ زدن ماه به هم می ریزد کی به انداخن سنگ پیاپی در...

    سنگ در برکه می اندازم و می پندارم با همین سنگ زدن ماه به هم می ریزد کی به انداخن سنگ پیاپی در آب ماه را می شود از حافظه ی آب گرفت...
  9. negin1990

    دل نامه یا نامه دل

    گاه می اندیشم خبر مرگ مرا با تو چه کس می گوید؟ آن زمان که خبر مرگ مرا از کسی می شنوی روی تو را کاشکی می دیدم شانه بالا زدنت را بی قید و تکان دادن دستت که مهم نیست زیاد و تکان دادن سر را که عجیب عاقبت مرد؟ افسوس کاشکی می دیدم من به خود می گویم چه کسی باور کرد...
  10. negin1990

    ذلالت تا چه حد!!!!!!!!!!!!!!!!! پس من دیگه چیزی نذارم رو صفحت بهتررررررره

    ذلالت تا چه حد!!!!!!!!!!!!!!!!! پس من دیگه چیزی نذارم رو صفحت بهتررررررره
  11. negin1990

    ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
  12. negin1990

    تست تمركز انجام بدین جالبه !!

    من چند بار انجام دادم بیشترینش شد 10.925 :surprised::surprised::surprised::mad:
  13. negin1990

    به نظرتون اواتارمو عوض کنم؟

    آره به جای جارو مثلا یه چیز دیگه بگیر جلوی صورتت مثلا یه عروسک!
  14. negin1990

    دوست عزیزسلامteste shakhsiyat

    :D:D:D:D:D خدایا خدایا!!!!!!!!!!
  15. negin1990

    iiiiiiiiiiiiiisssssssssssssshhhhhhhhhhhhhh

    iiiiiiiiiiiiiisssssssssssssshhhhhhhhhhhhhh
  16. negin1990

    میخوای کجا بری؟

    میخوای کجا بری؟
  17. negin1990

    اوووووووووخی نازی نازی نازی

    اوووووووووخی نازی نازی نازی
  18. negin1990

    شعر اول رو حمید مصدق گفته بوده که فکر کنم همه خوندن یا شنیدن :

    من عاشق این شعر حمید مصدقم شعر فروغ هم خونده بودم ولی این آخریه....... ممنوووووووون عالی بود
  19. negin1990

    چیو میدونی ریکی؟ (شرمنده ریکی بیشتر از اسم خودت تو دهن آدم میچرخه!)

    چیو میدونی ریکی؟ (شرمنده ریکی بیشتر از اسم خودت تو دهن آدم میچرخه!)
  20. negin1990

    پس چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/ میخوای بذاری بری بعد میگی سنگم نیستی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    پس چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/ میخوای بذاری بری بعد میگی سنگم نیستی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بالا