نتایح جستجو

  1. @ RESPINA @

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    این کرسی فکر نکنم دیگه گرم بشه توی این هوای سرد.... یادش بخیر
  2. @ RESPINA @

    كوي دوست

    برخیز که غیر از تو مرا دادرسی نیست گویی همه خوابند، کسی را به کسی نیست آزادی و پرواز از آن خاک به این خاک جز رنج سفر از قفسی تا قفسی نیست این قافله از قافله سالار خراب است اینجا خبر از پیش‌رو و باز پسی نیست تا آینه رفتم که بگیرم خبر از خویش دیدم که در آن آینه هم جز تو کسی نیست من در پی...
  3. @ RESPINA @

    کوچه های تنهایی

    مردم از درد نمی‌آیی به بالینم هنوز مرگ خود می‌بینم و رویت نمی‌بینم هنوز بر لب آمد جان و رفتند آشنایان از سرم شمع را نازم که می‌گرید به بالینم هنوز آرزو مرد و جوانی رفت و عشق از دل گریخت غم نمی‌گردد جدا از جان مسکینم هنوز روزگاری پا کشید آن تازه گل از دامنم گل به دامن می‌فشاند اشک خونینم...
  4. @ RESPINA @

    کوچه های تنهایی

    به گمانم... تنها رهگذر كوچه تنهايي من قطره باران هاييست ملموس كه به يمن قدم ياد نگاهت در دل و به دلداري اين خسته وجود در حريم نفسم مي بارند . و همه هم فرياد .. شعر زيبايي چشمان تو را مي خوانند. به گمانم حتي .. گل نيلوفر احساساتم كه زمان هاست دلش پژمرده به اميد حضور سبزت و به روياي هوايي...
  5. @ RESPINA @

    سلام باعث افتخاره دوستی با شما.... ممنونم. منم همین طور

    سلام باعث افتخاره دوستی با شما.... ممنونم. منم همین طور
  6. @ RESPINA @

    رد پای احساس ...

    غریبه جنست چیست؟ رنگ خیال من آبیست رنگ اضطراب ، رنگ انتظار تو بگو چه بنامم تورا؟ تویی که نمیشناسمت به اسم به رنگ ، به جنس ساکتی ! سکوتت را به معنی بنشین و جمله ای به زبان جاری ساز غریبه آه... ... فهمیدم عاشقی ح کردم درمانده و تنها شدی لمس کردم پر دردی دیگر جنست را نمی خواهم...
  7. @ RESPINA @

    فریبا دختری که معلولیت را شکست داد.

    در نگاه کسانی که پرواز را نمیفهمند هرچه بیشتر اوج بگیری کوچکتر خواهی شد.
  8. @ RESPINA @

    کوچه های تنهایی

    سلام! حال همه‌ی ما خوب است ملالی نیست جز گم شدنِ گاه به گاهِ خیالی دور، که مردم به آن شادمانیِ بی‌سبب می‌گویند با این همه عمری اگر باقی بود طوری از کنارِ زندگی می‌گذرم که نه زانویِ آهویِ بی‌جفت بلرزد و نه این دلِ ناماندگارِ بی‌درمان! تا یادم نرفته است بنویسم ... حوالیِ خوابهای...
  9. @ RESPINA @

    سلام! حال همه‌ی ما خوب است ملالی نیست جز گم شدنِ گاه به گاهِ خیالی دور، که مردم به آن...

    سلام! حال همه‌ی ما خوب است ملالی نیست جز گم شدنِ گاه به گاهِ خیالی دور، که مردم به آن شادمانیِ بی‌سبب می‌گویند با این همه عمری اگر باقی بود طوری از کنارِ زندگی می‌گذرم که نه زانویِ آهویِ بی‌جفت بلرزد و نه این دلِ ناماندگارِ بی‌درمان! تا یادم نرفته است بنویسم ... حوالیِ خوابهای...
  10. @ RESPINA @

    سلام! حال همه‌ی ما خوب است ملالی نیست جز گم شدنِ گاه به گاهِ خیالی دور، که مردم به آن...

    سلام! حال همه‌ی ما خوب است ملالی نیست جز گم شدنِ گاه به گاهِ خیالی دور، که مردم به آن شادمانیِ بی‌سبب می‌گویند با این همه عمری اگر باقی بود طوری از کنارِ زندگی می‌گذرم که نه زانویِ آهویِ بی‌جفت بلرزد و نه این دلِ ناماندگارِ بی‌درمان! تا یادم نرفته است بنویسم ... حوالیِ خوابهای...
  11. @ RESPINA @

    سلام! حال همه‌ی ما خوب است ملالی نیست جز گم شدنِ گاه به گاهِ خیالی دور، که مردم به آن...

    سلام! حال همه‌ی ما خوب است ملالی نیست جز گم شدنِ گاه به گاهِ خیالی دور، که مردم به آن شادمانیِ بی‌سبب می‌گویند با این همه عمری اگر باقی بود طوری از کنارِ زندگی می‌گذرم که نه زانویِ آهویِ بی‌جفت بلرزد و نه این دلِ ناماندگارِ بی‌درمان! تا یادم نرفته است بنویسم ... حوالیِ خوابهای...
  12. @ RESPINA @

    هر نیمه شب کلماتت در پاشویه چشمان من آب تنی می کنند : کاش هنوز هم تابستان شمع دانی های...

    هر نیمه شب کلماتت در پاشویه چشمان من آب تنی می کنند : کاش هنوز هم تابستان شمع دانی های همسایه بود که رنگ به رنگ می شدند از عاشقانه های ساده امان و ما که تمام آسمان را ...پرستو می پوشیدیم … حالا تو نیستی و کنار بال پروانه ها بهار من روبان سیاه زده است تو نیستی و من همیشه...
  13. @ RESPINA @

    هر نیمه شب کلماتت در پاشویه چشمان من آب تنی می کنند : کاش هنوز هم تابستان شمع دانی های...

    هر نیمه شب کلماتت در پاشویه چشمان من آب تنی می کنند : کاش هنوز هم تابستان شمع دانی های همسایه بود که رنگ به رنگ می شدند از عاشقانه های ساده امان و ما که تمام آسمان را ...پرستو می پوشیدیم … حالا تو نیستی و کنار بال پروانه ها بهار من روبان سیاه زده است تو نیستی و من همیشه...
  14. @ RESPINA @

    هر نیمه شب کلماتت در پاشویه چشمان من آب تنی می کنند : کاش هنوز هم تابستان شمع دانی های...

    هر نیمه شب کلماتت در پاشویه چشمان من آب تنی می کنند : کاش هنوز هم تابستان شمع دانی های همسایه بود که رنگ به رنگ می شدند از عاشقانه های ساده امان و ما که تمام آسمان را ...پرستو می پوشیدیم … حالا تو نیستی و کنار بال پروانه ها بهار من روبان سیاه زده است تو نیستی و من همیشه...
  15. @ RESPINA @

    هر نیمه شب کلماتت در پاشویه چشمان من آب تنی می کنند : کاش هنوز هم تابستان شمع دانی های...

    هر نیمه شب کلماتت در پاشویه چشمان من آب تنی می کنند : کاش هنوز هم تابستان شمع دانی های همسایه بود که رنگ به رنگ می شدند از عاشقانه های ساده امان و ما که تمام آسمان را ...پرستو می پوشیدیم … حالا تو نیستی و کنار بال پروانه ها بهار من روبان سیاه زده است تو نیستی و من همیشه...
  16. @ RESPINA @

    هر نیمه شب کلماتت در پاشویه چشمان من آب تنی می کنند : کاش هنوز هم تابستان شمع دانی های...

    هر نیمه شب کلماتت در پاشویه چشمان من آب تنی می کنند : کاش هنوز هم تابستان شمع دانی های همسایه بود که رنگ به رنگ می شدند از عاشقانه های ساده امان و ما که تمام آسمان را ...پرستو می پوشیدیم … حالا تو نیستی و کنار بال پروانه ها بهار من روبان سیاه زده است تو نیستی و من همیشه...
  17. @ RESPINA @

    هر نیمه شب کلماتت در پاشویه چشمان من آب تنی می کنند : کاش هنوز هم تابستان شمع دانی های...

    هر نیمه شب کلماتت در پاشویه چشمان من آب تنی می کنند : کاش هنوز هم تابستان شمع دانی های همسایه بود که رنگ به رنگ می شدند از عاشقانه های ساده امان و ما که تمام آسمان را ...پرستو می پوشیدیم … حالا تو نیستی و کنار بال پروانه ها بهار من روبان سیاه زده است تو نیستی و من همیشه...
  18. @ RESPINA @

    هر نیمه شب کلماتت در پاشویه چشمان من آب تنی می کنند : کاش هنوز هم تابستان شمع دانی های...

    هر نیمه شب کلماتت در پاشویه چشمان من آب تنی می کنند : کاش هنوز هم تابستان شمع دانی های همسایه بود که رنگ به رنگ می شدند از عاشقانه های ساده امان و ما که تمام آسمان را ...پرستو می پوشیدیم … حالا تو نیستی و کنار بال پروانه ها بهار من روبان سیاه زده است تو نیستی و من همیشه...
  19. @ RESPINA @

    هر نیمه شب کلماتت در پاشویه چشمان من آب تنی می کنند : کاش هنوز هم تابستان شمع دانی های...

    هر نیمه شب کلماتت در پاشویه چشمان من آب تنی می کنند : کاش هنوز هم تابستان شمع دانی های همسایه بود که رنگ به رنگ می شدند از عاشقانه های ساده امان و ما که تمام آسمان را ...پرستو می پوشیدیم … حالا تو نیستی و کنار بال پروانه ها بهار من روبان سیاه زده است تو نیستی و من همیشه...
  20. @ RESPINA @

    هر نیمه شب کلماتت در پاشویه چشمان من آب تنی می کنند : کاش هنوز هم تابستان شمع دانی های...

    هر نیمه شب کلماتت در پاشویه چشمان من آب تنی می کنند : کاش هنوز هم تابستان شمع دانی های همسایه بود که رنگ به رنگ می شدند از عاشقانه های ساده امان و ما که تمام آسمان را ...پرستو می پوشیدیم … حالا تو نیستی و کنار بال پروانه ها بهار من روبان سیاه زده است تو نیستی و من همیشه...
بالا