دیروز داشتم نذری پخش می کردم,در یه خونه رو زدم دختره اومد جلوی در,نذری رو برداشت,تو چشام نگاه کرد و با لبخند گفت:انشالله هرچی حاجت داری بهش برسی! منم نامردی نکردم و گفتم:من فقط یه حاجت دارم!
دختره چشاش گرد شد داشت از حدقه میزد بیرون گفت:خب چیه؟منم یکم مکس کردم با لبخند گفتم:آزادی مردم مظلوم...