نتایح جستجو

  1. EVER GREEN

    بوف کور

    خوب از همه اینا که بگذریم میرسیم به همسر شخصیت اصلی، همونطور که میدونید فقط یه بار راوی اونو میبوسه که میگه(طبق روایت داستان) لباش مزه کون خیار میداد، و یه جای دیگه وقتی به پاش میوفته ساق زنشو میبوسه بازم از همون طعم تلخ صحبت میکنه، بله بازم صحبت از تلخی آب خلیج فارس و دریای خزر هست که در شمال و...
  2. EVER GREEN

    بوف کور

    هیچ میدونید جغد که امروزه ما اونو شوم میدونیم، قبلا تو ایرانم مثل خیلی جاها مثلا اروپا شوم که نبوده هیچ محبوب هم بوده و فقط بعد از تجاوز اعراب به ایران این حیوون محکوم به شوم بودن شد شاید به خاطر اینکه این جونور مار، سوسمار و جونورهای موذی رو میخورده !!! اون بوف کور خود شخصیت اصلی داستان هست ،...
  3. EVER GREEN

    بوف کور

    اون دختر زیبا یادتونه که دهنش یه جوری باز مونده بود که انگار تازه ازش یه بوسه گرفته شده، و یادتونه تاب بدنش جوری بود که انگار یاری اونو در آغوش گرفته خوب اون ایران بزرگ بود که اون بالا درست بالای دریای خزر مثل یه دهان باز بود و اون یاری که اونو در آغوش گرفته بود همون تکه هایی از سرزمین ما بود که...
  4. EVER GREEN

    بوف کور

    سلام خوب من این کتاب رو خیلی وقت پیش خوندم و جزیاتش کاملا تو ذهنم نیست، البته چندتا توضیح هم در موردش خوندم که بعضی هاش خیلی جالب بود. میدونید ای کتاب تو سال های اول به قدرت رسیدن رضا خان نوشته شده و از ایران خارج شده تا تو بمبئی چاپ بشه. یه برداشتی که از این کتاب میشه کرد اینه که این داستان...
  5. EVER GREEN

    غزل و قصیده

    تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست دل سودازده از غصه دو نیم افتادست چشم جادوی تو خود عین سواد سحر است لیکن این هست که این نسخه سقیم افتادست در خم زلف تو آن خال سیه دانی چیست نقطه دوده که در حلقه جیم افتادست زلف مشکین تو در گلشن فردوس عذار چیست طاووس که در باغ نعیم...
  6. EVER GREEN

    غزل و قصیده

    خاقانی خاقانی مست تمام آمده است بر در من نیم شب آن بت خورشید روی و آن مه یاقوت لب کوفت به آواز نرم حلقهٔ در کای غلام گفتم کاین وقت کیست بر در ما ای عجب گفت منم آشنا گرچه نخواهی صداع گفت منم میهمان گرچه نکردی طلب او چو در آمد ز در بانگ برآمد ز من کانیت شکاری شگرف...
  7. EVER GREEN

    غزل و قصیده

    خاقانی خاقانی به جائی رسید عشق که بر جای جان نشست سلامت کرانه کرد، خود اندر میان نشست برآمد سپاه عشق به میدان دل گذشت درآمد خیال دوست در ایوان جان نشست مرا باز تیغ صبر بفرسود و زنگ خورد مگر رنگ بخت داشت بر او زنگ از آن نشست فغان از بلای عشق که در جانم اوفتاد تو گفتی خدنگ...
  8. EVER GREEN

    رباعی و دو بیتی

    آن یار که عهد دوستداری بشکست میرفت و منش گرفته دامن در دست می‌گفت دگر باره به خوابم بینی پنداشت که بعد ازو مرا خوابی هست
  9. EVER GREEN

    وصف گل

    میان باغ گل سرخ‌های و هو دارد که بو کنید دهان مرا چه بو دارد به باغ خود همه مستند لیک نی چون گل که هر یکی به قدح خورد و او سبو دارد چو سال سال نشاطست و روز روز طرب خنک مرا و کسی را که عیش خو دارد چرا مقیم نباشد چو ما به مجلس گل کسی که ساقی باقی ماه رو دارد به...
  10. EVER GREEN

    به نفر قبلیتون یه شعر هدیه بدین

    ستاره‌ای بدرخشید و ماه مجلس شد دل رمیده ما را رفیق و مونس شد نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد
  11. EVER GREEN

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    هرگز غم دو روز مرا یاد نگشت روزی که نیامده‌ست و روزی که گذشت
  12. EVER GREEN

    رباعی و دو بیتی

    رهی معیری رهی معیری آن را که جفا جوست نمی باید خواست سنگین دل و بد خوست نمی باید خواست مارا ز تو غیر از توتمنایی نیست از دوست به جز دوست نمی باید خواست
  13. EVER GREEN

    رباعی و دو بیتی

    مولوی مولوی خود را به خیل درافکنم مست آنجا تا بنگرم آن جان جهان هست آنجا یا پای رساندم به مقصود و مراد یا سر بدهم همچو دل از دست آنجا
  14. EVER GREEN

    // ... به نفر بعدیتون یک شعر هدیه بدین ...\\

    کشته چاه زنخدان توام کز هر طرف صد هزارش گردن جان زیر طوق غبغب است
  15. EVER GREEN

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    ای خواجه به خواب درنبینی ما را تا سال دگر دگر نبینی ما را
  16. EVER GREEN

    به نفر قبلیتون یه شعر هدیه بدین

    بارگه عطا شود از کف عشق هر کفی کارگه وفا شود از تو جهان بی‌وفا
  17. EVER GREEN

    رباعی و دو بیتی

    مولوی مولوی ای در سر زلف تو پریشانیها واندر لب لعلت شکرافشانیها گفتی ز فراق ما پشیمان گشتی ای جان چه پشیمان که پشیمانیها
  18. EVER GREEN

    تک بیتی های ناب وپرمعنا

    اوحدی اوحدی بیگانه گشتم از همه خوبان به مهر تو وآن ماه شوخ دیده نگشت آشنا هنوز
  19. EVER GREEN

    به نفر قبلیتون یه شعر هدیه بدین

    ای شرمزده غنچهٔ مستور از تو حیران و خجل نرگس مخمور از تو گل با تو برابری کجا یارد کرد کاو نور ز مه دارد و مه نور از تو
  20. EVER GREEN

    بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟

    همه هست آرزویم که ببینم از تو روئی چه زیان ترا که من هم برسم به آرزوئی به کسی جمال خود را ننموده ای و بینم همه جا به هر زبانی بُوَد از تو گفتگوئی به ره تو بسکه نالم، زغم تو بسکه مویم شده ام زناله نا ئی، شده ام ز...
بالا