مولوی
مولوی
عارف گوینده اگر تا سحر صبر کنی
از جهت خسته دلان جان و نگهبان منی
همچو علی در صف خود سر نبری از کف خود
بولهب وسوسه را تا نکنی راه زنی
راه زنان را بزنی تا که حقت نام نهد
غازی من حاجی من گر چه به تن در وطنی
ساقی جام ازلی مایه قند و عسلی
بارگه جان و دلی گنجگه بوالحسنی...