نتایح جستجو

  1. elnaz66

    مشاعرۀ سنّتی

    درد بی عشقی ز جانم برده طاقت ور نه من داشتم آرام تا آرام جانی داشتم معیری
  2. elnaz66

    مشاعرۀ سنّتی

    تا عشق مرا فاش نمی دانستی با من ره پرخاش نمی دانستی در عاشقی خویش مرا شهره ی شهر دانستی و ای کاش نمی دانستی
  3. elnaz66

    [ کرج ]► بچه های کرج

    !!!؟ کجا رو
  4. elnaz66

    مشاعرۀ سنّتی

    یک عمر میتوان سخن از زلف یار گفت در بند آن مباش که مضمون نمانده است ! صائب
  5. elnaz66

    [ کرج ]► بچه های کرج

    راستش بیشتر سلیقه ای ولی من دوستندارم توی محیطی مثل فردیس زندگی کنم و الانم موندنمون بیشتر به خاطر خانواده ام و دوستانی که اینجا دارنه البته خیلی ها رو دیدم که از جاهای به نظرم خیلی بهتر اومد اینجا حاشیه نشین های فردیس خیلی زیادن شاید بیشتر شلوغی از اونا نشات میگیره
  6. elnaz66

    [ کرج ]► بچه های کرج

    شاید درست میگید باشه مرسی
  7. elnaz66

    مشاعرۀ سنّتی

    من هر چه دیده ام ، ز دل و دیده دیده ام گاهی ز دل بود گله ، گاهی ز دیده ام سلمان ساوجی
  8. elnaz66

    [ کرج ]► بچه های کرج

    چه جالب که شما هم فردیسی هستید کدوم دانشگاه میرید ؟ خانواده من از سال 58 ساکن فردیسن وقتی تعریف میکنن که همه جای فردیس قبلا باغ بوده با این چیزی که ما الان داریم میبینیم تصورش برای من یکی خیلی سخته به طرز وحشتناکی فردیس شلوغ شده یادم بچه که بودم میرفتیم بیرون هر چندقدمی که میرفتیم یه...
  9. elnaz66

    [ کرج ]► بچه های کرج

    سلام چشم خب امشب شب احیا بود اول ازهمه واسه همه و علی الخصوص واسه ی بچه های کرج آرزوی یه تقدیر خوب میکنم ;) بچه ها راستش سال پیش بدترین سال عمر من بود دعا میکنم و اسه همه آدما که تقدیری که برای من تو سال گذشته رقم خورد برای کسی پیش نیاد دوم آرزو میکنم بچه های کرجی که همشون خونگرم و...
  10. elnaz66

    مشاعرۀ سنّتی

    تنگ شد از غم دل جای به من یک دل و این همه غم وای به من بسطامی
  11. elnaz66

    مشاعرۀ سنّتی

    دل از درد جدایی میکشد آهی و میگوید که تنهایی عجب دردیست داد از دست تنهایی جغتایی
  12. elnaz66

    مشاعرۀ سنّتی

    کار ما در شهر با شوخ بلا افتاده است عاشقیم و کار عاشق با خدا افتاده است سائل دماوندی
  13. elnaz66

    مشاعرۀ سنّتی

    وداع جان و تنم ، استماع رفتن تست مرو ، که گر بروی خون من به گردن تست وحشی بافقی
  14. elnaz66

    مشاعرۀ سنّتی

    در شب هجران چراغم غیر شمع ماه نیست آنهم از بخت سیاهم گاه هست و گاه نیست
  15. elnaz66

    مشاعرۀ سنّتی

    تا چند کنیم از تو قناعت به نگاهی یک عمر قناعت نتوان کرد الاهی شهریار
  16. elnaz66

    مشاعرۀ سنّتی

    ناصحم گفت که جز غم چه هنر دارد عشق گفتم ای خواجه عاقل ، هنری بهتر از این؟ حافظ
  17. elnaz66

    مشاعرۀ سنّتی

    تو که یک گوشه چشمت غم عالم ببرد جور باشد که تو باشی و مرا غم ببرد عماد خراسانی
  18. elnaz66

    مشاعرۀ سنّتی

    یا لبم را میرسانم بر سر میگون دوست یا سرم را میگذارم بر سر پیمان عشق بسطامی
  19. elnaz66

    مشاعرۀ سنّتی

    تنی آلوده درد و دلی لبریز غم دارم ز اسباب پریشانی ترا ای عشق کم دارم ورزی
  20. elnaz66

    مشاعرۀ سنّتی

    شب به اشک چشم من او را نگاه افتاده بود گوئیا بر آب دریا عکس ماه افتاده بود صابرهمدانی
بالا