نتایح جستجو

چگونه علت تلاطم غم چشمانت را جویا شوم تا بهانه ای نشود برای شکستن بغضت روی لحظه های نازک تنهاییت و چگونه اجازه شکستن بغضت را میدهی مادامیکه میدانی الماسهای حاصل از شکستنش دلتنگیهایم را زخمی تر میکند

آزادی آواز چاقوها شد وجیب ِدزدها وجانماز تبر ها آزادی، جواهرات گذرگاه سیاست وبازرگان دروغهای رنگین میان شهرها آزادی، لنگه بارهای قاچاق های ؛ چه كسی نشان كامل آزادی را به من میدهد؟ این واژه ی بی آبرو آزادی چراغی است كه راه را دراز میكند... از مجموعه آزادی این واژه بی آبرو شیرکو بیکس

باز با دردم مداوا می کنم... با دل دیوانه ام تا میکنم... می روی با یک خداحافظ و من شب تو را در خواب پیدا می کنم.. با خیال و خواب و رویا باز هم درد دوری را مداوا می کنم شعله عشق تو می سوزد مرا من فقط ان را تماشا می کنم توبه کردم تا فراموشت کنم ... باز هم امروز و فردا می کنم

تب خال نیست بوسه ی داغی است جا مانده روی گوشه ی لبت از آخرین دیدار.

بوسه خواب پروانه‌ای‌ست بر لب‌های تفنگ قباد جلی‌زاده

مادر من تنها دو نفر را دوست می‌دارم مادرم و مادرت که مرا برای تو و تو را برای من پرورش دادند! کژال ابراهیم خدر

به یاد یک شبِ زمستانی شنیده ای برف آتش بزند شبی خاموش را، پیرهنی از گل بدوزد برای شب، عطر خوش خون را به جوش آرد؟! خاطره ای این چنین را به یاد دارم: شب سردی از چلّه ی زمستان بود، در گوشه ای، که بستر زمین و سقف آسمان بود - با شعله ور شدن آزار دو جسم درهم تنیده برف نیمه شب به چمنزار و...

امید هنگامی كه آن بالاها، در قلّه ها كولاك و سرما در درخت ها و بوته ها بیداد می کند، غم نخور - از ریشه، در درّه ها، گیاه تازه و غنچه دار می روید.

نیمه شدن در چشم تو - آغاز بهار است در چشم من - چلّه ی زمستان در زاری تو - خوشی لبریز است در زاری من - غم زانو زده نیمی از من با تو چون خاكستری سرد و مرده است نیمی دیگر به پاس عشقی دیگر شعله گرفته . شیرکو بیکس

ازدواج مجدد یعنی همون دوس دختر دوس پسری البته به سبک زندگی در قالب اسلام!!! مشکلی نداره خوبه بد نیست اینجوریه !!

در آن‌جا اگر سرِ سنگي از "چناروك" را بشكنند در اين‌جا او دستِ درد بر سر‌ش مي‌كشد؛ در آن‌جا گر دانه‌اي شن در گلوي چشمه‌اي گير كند در اين‌جا شعرِ او سرفه‌اي مي‌كند و دستي به گلو مي‌گير شیرکو بیکس

می خواهم با کسی رهسپار شوم که دوستش می دارم نمی خواهم بهای این همراهی را با حساب و کتاب بسنجَم یا در اندیشه خوب و بَدَش باشم. نمی خواهم بدانم دوستم می دارد یا نه. می خواهم بروم با آنکه دوستش می دارم.

شانه‌هاي تو وقتي كه شانه هايم در زير بار حادثه مي‌خواست بشكند يك لحظه از خاطر پريشان من گذشت " بر شانه هاي تو " بر شانه‌هاي تو مي‌شد اگر سري بگـذارم و اين بغض درد را از تنگـناي سينه برآرم به هاي هاي آن جان پناه مهر شايد كه مي‌توانست از بار اين مصيبت سنگـين آسوده‌ام كند.

منظورم اینه که سنشون میره بالا و باید با ...ول کن کژال مزاح! بود

:w15: آخه هدف منشیا ازدواجه ولی خانم مهندسا میخوان پدر پدر سوخته علم رو در بیارن تا به خوشون میان نسل ازدواجشون منقرض شده

ترجمه شعر به فارسی ترجمه شعر به فارسی تو مانده‌ای بی آسمان ! سرافکنده‌, زانو بزن! خدا، ستاره‌، آسمان دیگر رویاست ! هر آنکه‌ سرزمین ندارد، بی آسمان، بی ستاره‌ و بی‌خداست! عبدالله پشیو

ئاسمانی تۆ، به‌ر پێی خۆته‌! سه‌رت شۆڕ که‌، ملت که‌ج که‌! چاو مه‌گێڕه‌بۆ ئه‌ستێره‌و ئاسمان و خوا! ئه‌وه‌ی بستێک خاکی نه‌بێ خوا و ئه‌ستێره‌و ئاسمانی کوا؟ عه بدولا په شیو

;) کار میکنه!!;)

من پارسال یک نسخشو دریافت کردم امسال هم ورژن جدیدترش رو درخواست کردم دو هفته ای اومد در خونه هیچ هزینه ای هم نداره مجانی!!

این سوال رو بازم دیدم!! بهترین معمار خداست