نازنین
نازنین
:
چون مهمانی دیرهنگام
می آمد و نرم
میزد به شیشه ی پنجره ی شعرهایم
صدایم می كرد :
«باز کن !
از دورها آمده ام و هدیه ام
سبد واژه های ناب است
باغستانی اند که
بكر مانده اند.»
به یاد دارم که سبد واژه ها را می ستاندم و
بالای تاقچه ی چشمم می نهادم
او هم می گفت :
کنارت می مانم
تا...