سکوت تنها کاریست که میتوان کرد....
جای تو را در قلبم خالی میگذارم....
حریمی که زندانبانان من بخوبی از آن مراقبت می کنند....
همان حریمی که ده سال پیش هیچ کس اجازه ورود نداشت....
باز من تنها شدم.....
نه میشود خندید....نه میتوان گریه کرد....ونه میشود از خاطر گذشت...
فقط سکوت....
این گذر زمان است که...
سکوت تنها کاریست که میتوان کرد....
جای تو را در قلبم خالی میگذارم....
حریمی که زندانبانان من بخوبی از آن مراقبت می کنند....
همان حریمی که ده سال پیش هیچ کس اجازه ورود نداشت....
باز من تنها شدم.....
نه میشود خندید....نه میتوان گریه کرد....ونه میشود از خاطر گذشت...
فقط سکوت....
این گذر زمان است که...