نتایح جستجو

  1. ataata117

    [IMG]

    [IMG]
  2. ataata117

    در این روز بارانی،هوا پر شده از عطر عشقت،تو را سپرده ام به نسیمی که بوی باران میدهد بارانی که...

    در این روز بارانی،هوا پر شده از عطر عشقت،تو را سپرده ام به نسیمی که بوی باران میدهد بارانی که مرا لبریز میکند از آنچه قلبم را پر تپش کرده دستهایم پر از لطافت دستان تو،آغوشم بازاست برای درمیان گرفتن تو! تا از خیسی تنت خیستر شوم در زیر باران ، تا فاصله بگیرم از زمین و آسمان ، تا بروم به رویاهایم ،...
  3. ataata117

    وقتی با تو قدم میزنم در زیر باران ، قدر تو را میدانم بیشتر از هر زمان ! میرویم و میرویم در زیر...

    وقتی با تو قدم میزنم در زیر باران ، قدر تو را میدانم بیشتر از هر زمان ! میرویم و میرویم در زیر باران، نه خستگی است در پاهایمان ، نه نا امیدی در دلهایمان ، من هستم و تو هستی و خدایمان ! عطر دوستت دارم ها پر شده ، هر قطره از باران با عشق می آید و تن ما را خیس میکند ، تا هر دویمان بوی عشق را بدهیم...
  4. ataata117

    کاش مخابرات یه روز صبح بهت اس ام اس میداد: مشترک محترم و عزیز ما، شما قبلا در طول روز فلان شماره...

    کاش مخابرات یه روز صبح بهت اس ام اس میداد: مشترک محترم و عزیز ما، شما قبلا در طول روز فلان شماره رو دویست بار میگرفتی اس ام اس که حرفش رو نزن، اینقدر زیاد بود که ما حساب کتابش از دستمون در میرفت حتی بعضی اوقات اس ام اس هاتون اینقدر خوشگل بود که برا خودمون سیوش میکردیم حتی یه شب، ( زمستون بود فکر...
  5. ataata117

    تو هم اس ام اس بدی بگی: بیخیال رفیق، چه سخت است... یکرنگ ماندن در دنیایی که مردمانش برای پر رنگ...

    تو هم اس ام اس بدی بگی: بیخیال رفیق، چه سخت است... یکرنگ ماندن در دنیایی که مردمانش برای پر رنگ شدن حاضرند هزار رنگ باشند.... خدایا آن گونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم.... و آن گونه بمیران که کسی به وجد نیاید از نبودنم... زلال که باشی سنگ های کفه رودخانه ات را می بینند، برمی دارند...
  6. ataata117

    [IMG]

    [IMG]
  7. ataata117

    [IMG]

    [IMG]
  8. ataata117

    [IMG]

    [IMG]
  9. ataata117

    [IMG]

    [IMG]
  10. ataata117

    [IMG]

    [IMG]
  11. ataata117

    [IMG]

    [IMG]
  12. ataata117

    [IMG]

    [IMG]
  13. ataata117

    سـرسـبـز دل از شاخه بریدم، تو چه کردی ؟ افتادم و بـر خـاک رسیدم، تـ و چـ ه کـ ردی ؟ من شور و...

    سـرسـبـز دل از شاخه بریدم، تو چه کردی ؟ افتادم و بـر خـاک رسیدم، تـ و چـ ه کـ ردی ؟ من شور و شر مـوج و تو سرسختی ساحل روزی که به سوی تو دویدم، تـ و چـ ه کـ ردی ؟ هر کس به تو از شوق فرستاد پیامی من قاصد خود بودم و دیـدم تـ و چـ ه کـردی ! مـغـرور ، ولی دست به دامان رقیبان رسـوا شدم و طعنه...
  14. ataata117

    یه مدتیه دلم بد جوری گرفته....حالم خوب شه بازم میذارم.....برام دعا کنین...

    یه مدتیه دلم بد جوری گرفته....حالم خوب شه بازم میذارم.....برام دعا کنین...
  15. ataata117

    تو می خواستی بشی " سنگ صبورم " ... تو شدی "سنگ" و من هنوز "صبورم

    تو می خواستی بشی " سنگ صبورم " ... تو شدی "سنگ" و من هنوز "صبورم
  16. ataata117

    گفتنــــــد: عیــــــنک سیـــــــــاهـــت را بــــردار دنـــــــــــیا پــر از زیباییستــــــ...

    گفتنــــــد: عیــــــنک سیـــــــــاهـــت را بــــردار دنـــــــــــیا پــر از زیباییستــــــ عیـــــنکــــ را برداشــــتمـ وحـشتــــ کردمـــ از هـــــــــیاهـــوی رنـــگــــــها عیـــــــــنکمــ را بدهیــــــد میــــــــــــــخواهمــ به دنــــــــــــیای یکـــــــرنـــــگمــ پناه بـــــــــــرمــ
  17. ataata117

    خواهش میکنم....ممنونم که قبول کردین.

    خواهش میکنم....ممنونم که قبول کردین.
  18. ataata117

    ای جــوان پیــــــر شــــوی یــــادٍ رخـــــت پیرم کرد گفته بــودی که شــــوم همسفــــرت بی...

    ای جــوان پیــــــر شــــوی یــــادٍ رخـــــت پیرم کرد گفته بــودی که شــــوم همسفــــرت بی برگشت وعـــده و قــــول و قــــــــرار تـــو بــه زنجــــیرم کرد چقــــدر ســـــاده دل و احمـــــق و نــــــادان بودم که گمــان بــــرده بـــودم عشـق تــو تعـــمیرم کرد ســـــرو آزاد بــــــودم...
  19. ataata117

    هوس تنهایی کرده ام. جای خلوتی می خواهم و صدای او که دائم بگوید...

    هوس تنهایی کرده ام. جای خلوتی می خواهم و صدای او که دائم بگوید: "دوستت دارم" و من با صداش در خودم غرق شوم و بغض کنم و آرام گریه کنم تا کلافه شوم ... و بگویم:"بس است دیگر! بگو دوستت ندارم، بگوازتو متنفرم،بگو بروگمشو!" و اوبا بغض بگوید:"دوستت ندارم، از تو متنفرم، برو...
  20. ataata117

    روزها از پی هم سپری میشوند و من با بغضی سنگین که در گلو دارم ،هر لحظه در انتظار دیدن نور امیدی...

    روزها از پی هم سپری میشوند و من با بغضی سنگین که در گلو دارم ،هر لحظه در انتظار دیدن نور امیدی از سوی تو به پنجره ی خاطراتم چشم دوخته ام ...نیستی و نمیدانی مرور خاطراتت در مقابل چشمان خیس من چقدر زجر آور است... هرروز که می گذرد در پی راهی برای فرار از مرور خاطراتت هستم اما... اما اکنون فهمیده ام...
بالا