از مرگ میترسم چون نمیدونم چیه ...
چون هنوز اینجا رو هم درک نکردم ...
ولی اتفاقی بودنش رو حس کردم یکبار ... حتی فرصت نکردم بگم حالم خوب نیست ... یک چشم بهم زدن .....
من فک میکنم بیشتر بدم میاد ...تا ترس! اینکه ببینم همه ی خاطراتم ، دوستام ، خانوادم اینجا دور هم هستن و من تنها افتادم !