نتایح جستجو

راستي آق سپهر يه فوضولي كردم توي مناظرتون با مريم آق مدير خسته نباشي بابا همه ميدونن كارت سخته ولي ديگه شدي پيرمرد تالار اگه بري كنار دل خيليا ميگيره فقط منو دعوا نكني اگه كم ميام تو تالار خودمونا ! يا علي

سلام آق مدير ولي عجب مگسيه ها ... عرض ارادت فقط همين

بابا ... ترو خدا بزار يه نوشابه بدم خدمتتون ... شوخي كردم خدا شما و عموتونو حفظ كنه براي همديگه

در افق، پشت سرا پرده نور باغ هاي گل سرخ شاخه گسترده به مهر غنچه آورده به ناز دم به دم از نفس باد سحر؛ غنچه ها مي شد باز

نوش جان عموت پخت و پز ميكنه ؟ پس تو چيكاره اي ؟ !!

دوره گردي خواهم شد، كوچه ها را خواهم گشت جارخواهم زد: اي شبنم، شبنم،‌شبنم

بابا تو خودتم تركيدي كه :mad: پس كو عكسات ؟ كجا رفتي ؟ ;)

نجات تخم مرغ چيه ديگه ؟ تخم مرغ رو چيكارش ميكنن ؟:eek:

دكتر جواد لو كيه ديگه ؟ نكنه از اون دكتراهاي واقعي داره !! ;) پس نبي لو چيكار ميكنه اونجا ؟

من كتاب خاصي نميشناسم كه مختص اصطلاحات اجرايي باشه:( ولي توي كتابهاي اجرايي ، خب اصطلاحات اجرايي هم هست ، من خودم كتاب زمرديان رو دارم ;) در ضمن اگه سوالي هست يه تاپيك اصطلاحات اجرايي بزن ، احتمالا" مهندساي باشگاه مشكلتو در اسرع وقت حل ميكنن دوست عزيز ...

به نقشه اي گفته مي شه كه پس از اتمام عمليات ساخت وساز تهيه مي شه. دراين نقشه تمامي تغييرات احتمالي كه توسط پيمانكار در سازه اجرا شده ، با ذكر جزييات اومده.;)

دارم اينجا پي يك گمشده اي ميگردم گر نيابم اثرش را به كجا شكوه برم

نميدانم ، آيا باران به چشم خيس هم ميبارد يا نه ؟ ولي ميدانم كه هنوز هم چشم تو به باران ميبازد لحظه هاي بارانيت را به بوسه اي دور ميهمان ميكنم ...

من رشتم عمران - عمرانه الانم كه ديگه ميدوني كارم چيه البته فعلا" فقط طراحي سازه فلزيه ميبينم كه زندگي رو رواله و ميخوري و ميخوابي و ...

ديشب از كوچه تنهايي خود ميرفتم كه شب از خيره چشمان تو پر شد از غم زمزمه كردم از آن خاطره دور كه با هم گفتيم : " بي تو مهتاب شبي باز آن كوچه گذشتم همه تن چشم شدم ، خيره به دنبال تو گشتم ... " شوق ديدار به دل ماند كه جامم بشكست در نهانخانه جانم شرر آمد ، دل بست يادم آمد كه شبي بي تو از آن كوچه...

آره ميدونم سايه جان موفق و پر نشاط باشي هميشه هم تو هم سما هم اميرعلي تا بعد ...

سلام سايه جان خوبي ؟ بچه هاي گلت چطورن ؟ سرت شلوخه ها !

بازم سلام خوب آخه زمان ما تواين موقعا امتحاني نبود خوب طبيعتا" درسي هم نميخونديم ولي شما نشنيده بگير فك كنم تا الان ديگه يه چيزيم خوردي سير سيري! خبري هم كه نه ، همون خبرايي كه تو سايتا ميزنن بازم ميبينمت خدافظي

سلام مرسي منم خوبم شما چه خبرا؟ خوش ميگذره كه؟ با درسا چيكار ميكني؟ البته الان كه موقع درس خوندن نيست ! درسته؟...

ديشب از كوچه تنهايي خود ميرفتم كه شب از خيره چشمان تو پر شد از غم زمزمه كردم از آن خاطره دور كه با هم گفتيم : " بي تو مهتاب شبي باز آن كوچه گذشتم همه تن چشم شدم ، خيره به دنبال تو گشتم ... " شوق ديدار به دل ماند كه جامم بشكست در نهانخانه جانم شرر آمد ، دل بست يادم آمد كه شبي بي تو از آن كوچه...