نتایح جستجو

بي تو مهتاب شبي باز از آن كوچه گذشتم همه تن چشم شدم خيره به دنبال تو گشتم شوق ديدار تو لبريز شد از جام وجودم، شدم آن عاشق ديوانه كه بودم در نهانخانه ي جانم گل ياد تو درخشيد باغ صد خاطره خنديد عطر صد خاطره پيچيد يادم آمد كه شبي با هم از آن كوچه گذشتيم پرگشوديم و در آن خلوت دلخواسته...

سلام سلام كجايي بابا ؟ راستي چي شده سايه نگرانته؟ آهااااااااااااي با توام

دشت هايي چه فراخ كوههايي چه بلند در گلستانه چه بوي علفي مي آمد

امواج تو، نعشم را افكنده درين ساحل، درياب مرا، دريا؛ درياب مرا، دريا

در آن هنگامه ي ديدار و پرهيز رسيدم عاقبت آن جا كه او بود

سلام آقا محسن عزيز داداش جريان سبز و قرمز و انار و گيلاس تبريز و .... رو كه من نفهميدم اگه بدخواه داري بگوها ...

اگه درست فهميده باشم اين تاپيك براي شناسوندن بيشتر تالار و اعضاي تالار ادبياته ، درسته؟ خوب بسم ا... شروع ميكنم : گلابتون : آروم ، خانوم معلم عينكي بعضي وقتا كه تذكر ميده ، خيلي مهربون و دوست داشتني ، يه مامان خوب ، يه مدير دوست داشتني و يه سايه بون واسه اعضاء تالار .

مرسي چه چشم قشنگي ...

مرسي نازيلا جان منم خوبم ببخشيد نتم قطع شد نتونستم جوابتو بدم

سلام :gol: توفان ها در رقص عظيم تو به شكوهمندي ني لبكي مي نوازند، و ترانه رگ هايت آفتاب هميشه را طالع مي كند.

من بركه ها ودريا ها را گريستم اي پري وار درقالب آدمي كه پيكرت جزدر خلواره ناراستي نمي سوزد:gol::gol:

حال ، احوال خوبي ؟

شوق ديدار تو لبريز شد از جام وجودم، شدم آن عاشق ديوانه كه بودم

تو به من سنگ زدي من نه رميدم، نه گسستم" باز گفتم كه: " تو صيادي و من آهوي دشتم تا به دام تو درافتم، همه جا گشتم و گشتم حذر از عشق ندانم سفر از پيش تو هرگز نتوانم، نتوانم...!

شوخي كردم ولي جوابمو ندادي گفتم ... اوناهاش پايين صفحه

مرا برگ نشاط از شاخه ميريزد نگاه جانپناهي نيست كه از لبهاي من لبخند پيروزي بر انگيزد

يك دوست از براي تو نگذاشت دشمني جمعي سياهروز سيه كاري تواند

ونوس جان در گذشت پدر عزيزتان را به شما و خانواده محترمتان تسليت عرض ميكنم . اميدواريم شريك كوچكي در اندوه شما باشيم ...

آهاي آهاي با تو ام قهري نكنه ؟

من از بيگانگان هرگز ننالم كه هر چه كرد با من ، آشنا كرد