قسمت 23
هنوز پنج دقیقه نگذشته بود که سجاد در حالی که بلوز آستین بلند پاییزی تراشیده بود به طرفم آمد.صورتش با ظرافت خاصی تراشیده شده بود و قیافه ی بچگانه و معصومش نگاه هر دختری را به طرف خودش جذب میکرد.با دیدن همدیگه خوشحال شدیم.سلام کردم او با ذوق زدگی روبرویم ایستاد و گفت:سلام ، نمیدانی چقدر از...