نتایح جستجو

SAMI.J جان نظر لطفته . ضمنا من به داشتن دوستانی مثل شما افتخار می کنم

اندر ضمير دلها گنجي نهان نهادي از دل اگر برآيد در آسمان نگنجد ****

ماندم به خماری که شراب تو بجوشد پس مست شود در خم و از خود بخروشد آنگه دو سه پیمانه از آن می که تو داری با من به بهایی که تو دانی بفروشد مستم نتوانست کند غیر تو بگذار صد باده به جوش اید و صد بار بکوشد وقتی که تو باشی خم و خمخانه تهی نیست بایست دعا کرد که سرچشمه نخوشد...

پرستار شب از شبهای پاییزی ست از آن همدرد و با من مهربان شبهای شک آور ملول و سخته دل گریان و طولانی شبی که در گمانم من که ایا بر شبم گرید ، چنین همدرد و یا بر بامدادم گرید ، از من نیز پنهانی من این می گویم و دنباله دارد شب خموش و مهربان با من به کردار...

ای کاش که جای آرمیدن بودی یا این ره ِ دور را رسیدن بودی کاش از پس صد هزار سال از دل خاک چون سبزه امیدِ بر دمیدن بودی

دوستان حتما شعر "صدای پای آب " سهراب سپهری رو خوندید دید شاعر به زندگی واقعا بی نظیره برای مثال یه قسمت از این شعر رو میارم .......زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ، پرشی دارد اندازه عشق. زندگی چیزی نیست، که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود. زندگی‌ جذبه دستی است که می‌چیند. زندگی نوبر...

همین اعتراضت یعنی اینکه از زندگی یه چیزی میخای!

دوستان شرح پریشانی من گوش کنید داستان غم پنهانی من گوش کنید قصه بی سروسامانی من گوش کنید گفت و گوی من و حیرانی من گوش کنید....

گویند کسان بهشت با حور خوش است من میگویم که آب انگور خوشست این نقد بگیرو دست از آن نسیه بدار که آواز دهل شنیدن از دور خوش است

شقایق فریاد سرخ فام بهارانم سرکش گرهای قلب خک گیرانده شب چراغ پریشانم فریاد سرخ فام بهارانم برخاسته ز سنگ با من مگو ز حادثه می دانم آری که دیر نمی مانم اما به هر بهار سرودم را چون رد خون آهوی مجروح بر هر ستیغ سهم می افشانم آنگاه عطر...

امشب غم تو در دل دیوانه نگنجد گنج است و چه گنجی که به ویرانه نگنجد تنهایی ام امشب که پر است از غم غربت آن قدر بزرگ است که در خانه نگنجد بیرون زده ام تا پدرم پرده ی شب را کاین نعره ی دیوانه به کاشانه نگنجد خمخانه بیارید که آن باده که باشد در خورد خماریم به پیمانه نگنجد میخانه ی بی سقف...

آهای شمایی که این حرفها رو میزنید بعد از ازدواج اگه خدایی نکرده بین مادر و همسرتون کدورتی پیش بیاد طرف کی رو میگیرید ؟ :surprised::D البته جواب دادن برای ما مجردا سخته.:w20: ببینم یعنی تو این تالار ما متاهل نداریم تا یه جواب واقعی بشنویم؟ ها ..نمیشنوم. نبود

ببخشید Aseman Etemaad من امتیازامو خرج کردم. البته فکر نمی کنید روحیات مردم هم عوض شده و بیشتر رو به چیزای جلف اوردن؟

خب الان سوال اینه که علتش چیه ؟ به نظر خودم که دید تجاری یه علتشه. چیز دیگه که به نظرم میاد. کم بود احساس مسئولیت در قبال جامعه و دیگری که اینجا جاش نیست بگم

دوست عزیز کار خوبی را آغاز کردی . حتما ادامه بده. ضمنا اینکه کوتاه می نویسی کار جالبیه .;)

يا ز لبت کنم طلب قيمت خون خويشتن يا به تو واگذارم اين جسم به خون تپيده را

جانخانی- کيسه بسيار بزرگی است از پارچه خشن(گونی)که قريب يکبار الاغ ظرفيت دارد. جَخت (جهد)- عطسه دوم را گويند درمقابل ((صبر)) که عطسه اول باشد می گويند صبر آمده بود ولی بعد جخد شد. جَر- يعنی لج است يعنی غضب و اوقات تلخی, گويند فلانی از بس بيهوده اصرار کرد جرم انداخت (يا جرم گرفت) جرانداختن- باعث...

Aseman Etemaad عزیز به مطالب خوبی اشاره کردی من یه سوال دارم ; آیا یکی از وظیفه های ترانه این نیست که بسته به شرایط اجتماع، یه مفهوم که عامه مردم باهاش سروکار دارند رو انتقال بده؟ اینو من به این خاطر میگم که ترانه به زبان مردمی نزدیک و چون خودش آهنگینه و همراه با موسیقیه تاثیرگذاریش زیاده...

راستش خودم قبول دارم سوال خیلی سختیه چون همه باهاش درگیرند وقتی نوجوانی همه زندگیت اینه که بری دانشگاه بعد دانشگاه همه زندگیت اینه که سربازی ماف بشی (البته برای پسرها) بعد سربازی همه زندگیت کاره ..... از همه اینا گذشته ازدواج رو بگو . بعدش بچه و بزرگ کردنش .... ووووووو...... ولی من که...

سلام تا حالا از خودت پرسیدی ;من چرا دارم زندگی می کنم ؟ آیا زندگی فقط خوردن و خوابیدن و اینترنته!؟ آیا زندگی خیال پردازی و رویاست. یا اینکه جون کندنه ؟ کلاً از زندگی چی میخاید:que::que::que: