سلام
اولا کویه چهار حرفه نه دو حرف !!!
بعدش هم منظورم تعمیراتش بود
تموم شده؟
قدمتون رو چشم ...
اصلا مهمون حبیب خداست به خاطر شما اون دوتا رو چند ساعتی راه نمی دم تو اتاق ....
چی کار کنیم دیگه با مرامیم ...
یه کم اون آهنگهایی رو که از ایمان تنهایی می گرفتی گوش کن ...
ما در ره عشق تو اسیران...
دشتهایی چه فراخ!
کوههایی چه بلند
در گلستانه چه بوی علفی میآمد!
من در این آبادی، پی چیزی میگشتم:
پی خوابی شاید،
پی نوری، ریگی، لبخندی.
پشت تبریزیها
غفلت پاکی بود، که صدایم میزد....
در ابعاد این عصر خاموش
من از طعم تصنیف در متن ادراک یک کوچه تنهاترم .
بیا بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است .
و تنهایی من شبیخون حجم ترا پیش بینی نمی کرد .
وخاصیت عشق این است ...
نور در کاسه ی مس ، چه نوازش ها می ریزد!
نردبان از سر دیوار بلند،صبح را روی زمین می آرد.
پشت لبخندی پنهان هر چیز.
روزنی دارد دیوار زمان، که از آن ،چهره ی من پیداست.
چیزهایی هست ، که نمی دانم ...
میان هوس و نفس جنگ می شود
دلم به چشم به هم زدنی سنگ می شود
آقا ببخش بس که دلم گرم زندگی است
کمتر دلم برای شما تنگ می شود
اللهم عجل لولیک الفرج
:gol:تشکر:gol: