نتایح جستجو

  1. hamedinia_m51

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    تــو با من بازی میكنی ! من با تو عاشقی ... دیگران را نگاه كن كه چگونه .. محو تماشای این بازی عاشقانه اند ...!!!
  2. hamedinia_m51

    رد پای احساس ...

    نمی دانم از سادگی عشق من بودیا..بی وفایی مرموز تو..که..بی آنکه دل م را خبر کنی، دوباره عاشق شدی!برای انتقام..
  3. hamedinia_m51

    رد پای احساس ...

    قرار ِ من باش ! تا در مدار ِ تو باشم ! ... چه قرار مداری بهتر از این...!؟
  4. hamedinia_m51

    رد پای احساس ...

    دیگر نمیتوانم متن های طولانی را تا آخرش بخوانم تقصیر خودت بود آمدی رفتی ... به هر چه کوتاه...
  5. hamedinia_m51

    رد پای احساس ...

    من باید بلند شوم، قهوه ای بو کنم، بلکه عطر لامصب تنت از سرم بپرد...
  6. hamedinia_m51

    فراق یار

    شب شعرهايمان يادت هست؟ تو.. درد.. مي سرودي و من آيه هاي اميد ميخواندم. . . بعد از نبودنت دلتنگ ترين شاعر دنيا شده ام برايم آيه هاي صبر.. نميخواني؟
  7. hamedinia_m51

    سلام ، خوبي شما ؟ كم پيدا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ممنون كه يادي از ما كردي ...

    سلام ، خوبي شما ؟ كم پيدا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ممنون كه يادي از ما كردي ...
  8. hamedinia_m51

    رد پای احساس ...

    کلمات هم شده اند بازیچهء من و تو ! من برایِ تو می نویسم تو برایِ او می خوانی...!
  9. hamedinia_m51

    ثانیه های خاکستری...

    چقدر تلخ است ! آن را که نزدیک ترین به خود می پنداری دورترین به تو باشد و تلخ تر از آن این که خود را که نزدیک ترین به او می پنداشتی دورترین به خود پندارد !
  10. hamedinia_m51

    رد پای احساس ...

    دلتنگی هایم را روانه ی باد ساخته ام..... پنجره ی احساسم دگر بسته است نمیخواهم با هر نسیم تمام وجودم را یکباره به تاراج برد این دلتنگی های بی حاصل.........
  11. hamedinia_m51

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    دلتنگی هایم را روانه ی باد ساخته ام..... پنجره ی احساسم دگر بسته است نمیخواهم با هر نسیم تمام وجودم را یکباره به تاراج برد این دلتنگی های بی حاصل.........
  12. hamedinia_m51

    سلام میترا خانوم خوبی شما ؟ ممنون بابت عکس زیبات راستی چند وقته کم پیدائی ...

    سلام میترا خانوم خوبی شما ؟ ممنون بابت عکس زیبات راستی چند وقته کم پیدائی ...
  13. hamedinia_m51

    فراق یار

    نه،هیچ خبری نبود حتی حادثه ای آن شاپرکی که صبح به زانوی من نشست گمشده ی دریا بود نه اقبال بامداد.
  14. hamedinia_m51

    زمزمه های عاشقانه

    امشب قمار می کنیم تو و من یا دلت را از تو می برم یا دلم را به تو می بازم قرارمان کنار عشق
  15. hamedinia_m51

    رد پای احساس ...

    حرفهایم را تعبیر می کنی سکوتم را تفسیر دیروزم را فراموش فردایم را پیشگوئی ...... ...به نبودنم مشکوکی در بودنم مردد از هیچ گلایه می سازی ...از همه چیز بهانه من کجای این نمایشم ؟
  16. hamedinia_m51

    دلم برای خودم تنگ میشود...

    برایم تعریف کن هرگز فراموش نشدن ، چه حالی دارد...؟!
  17. hamedinia_m51

    رد پای احساس ...

    وقتی که تنهایم بیشتر خنده ام می گیرد به تلخی دو دست قایق صفتم که گاهی برای لبان تشنه ام دایه و زمانی برای گناهانم ضامن و کنون که می خواهند تنگي شوند برای ماهی قرمز درزهاشان قطره قطره از دست می دهد آب و یقین مدتی بعد لمس خواهند کرد تنی بی جان توباور نکن،خبر نکن تنگي شکست که من خنده ام می گیرد به...
  18. hamedinia_m51

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    عاشقت می شوم درخيابان راه می روم به چاله می افتم عاشقم می شوی در خيابان راه می روی به چاله می افتی حالا نقاط اشتراکمان بيشتر می شود
  19. hamedinia_m51

    برای تو می نویسم

    من معجزه نبودم ، تو هم معجزه نبودی ، ولی ما ... باید که برای هم اتفاق می افتادیم !
  20. hamedinia_m51

    آره بارون مي اومد خوب يادمه ...

    پنجره ی باران خورده ات را باز کن چند سطر پس از باران چشمهایم را ببین که هوایت دیوانه شان کرده دلم برایت تنگ است...
بالا