نتایح جستجو

  1. hamedinia_m51

    کوچه های تنهایی

    تو شاهکار خالقی.... تحقیر را باور نکن.... بر روی بوم زندگی هر چیز می خواهی بکش....... زیبا و زشتش پای توست...... تقدیر را باور نکن..... تصویر اگر زیبا نبود....... نقاش خوبی نیستی . . . . از نو دوباره رسم کن....... تصویر را باور نکن.... خالق تو را شاد آفرید..... آزاد آزاد...
  2. hamedinia_m51

    فراق یار

    روبرويم . . . " دو فنجان قهوه " سرنوشت مرا پيش بينی تلخی است . . .
  3. hamedinia_m51

    کوچه های تنهایی

    فاصله خواهم گرفت از ادم های دو رو دیگر خودم را گول نمیزنم قلبم ملامتم میکند آسمان خاطرم سرشار از ابرهای سرگردان است . سپیدی ها غبار گرفته اند در سکوتی وسیــــــــــع به لحظه های غم گرفته می نگرم و لبخند می زنم به نسیم که او هم دلش گرفته است !
  4. hamedinia_m51

    من با تو تنها نیستم.

    همیشه می گفتی : ما به "درد" هم نمیخوریم... اما... هیچ وقت نفهمیدی که من تو را برای "درد هایم" نمی خواستم...!
  5. hamedinia_m51

    فراق یار

    بی تو ... در خلاء رها شده ام مثل انگشتانم در سوراخ های جیب ببین! چگونه نبودنت فقر و بی پناهی را رقم می زند از سرما می لرزم در هوای تابستان.
  6. hamedinia_m51

    ثانیه های خاکستری...

    می‌دانم... حالا سالهاست که دیگر هیچ نامه‌ای به مقصد نمی‌رسد حالا همه می‌دانند که همه‌ی ما یک‌طوری غریب یک طوری ساده و دور وابسته‌ی دیرسالِ بوسه و لبخند و علاقه‌ایم. آن روز همان روز که آفتاب بالا آمده بود دفتر مشق ما هنوز خوابِ عصر جمعه را می‌دید. ما از اولِ کتاب و کبوتر تا ترانه‌ی دلنشین پریا...
  7. hamedinia_m51

    کوچه های تنهایی

    در امتداد نگاه تو ... لحظه های انتظار شکسته می شود و بغض تنهایی من مغلوب وجود تو می شود ....
  8. hamedinia_m51

    برای تو می نویسم

    من امشب تا سحر بيدار مي مانم دلم درياي طوفانيست نگاهم مي شكافد آسمانها را و چشمم باز بارانیست! به زير شاخه ي تنها درخت خود لباس سبز مي پوشم و با يادت سرودي تلخ مي خوانم و چاي تلخ مي نوشم من امشب مشت مي كوبم به ديواري كه دلگير است خودم هم خوب مي دانم براي آرزو دير است!
  9. hamedinia_m51

    کوچه های تنهایی

    مقابل دریا كه می رسم فقط برای چشمهایت دعا می كنم اما تو هرگز مستجاب نمی شوی ...ببار ببار كه باز باورت كنم ببار در همین كوچه پس كوچه های بارانی ببار در همین كوچه مهتاب راستی قرارمان "همان ساعت "نمی دانم ساعت لجوجی كه هیچ عقربه ای روی شانه هایش به خواب نمی...
  10. hamedinia_m51

    برای تو می نویسم

    مثل آن است که شاهرگ احساسم را زده باشی … بند نمی آید.. دوست داشتن ات ...
  11. hamedinia_m51

    کوچه های تنهایی

    قهوه ات را نصفه خوردی تا سرنوشت من در انتهای فنجان ناتمام بماند... ...
  12. hamedinia_m51

    برای تو می نویسم

    منو نسپار به فصل رفته ي عشق نذار کم شم من از آينده ي تو به من فرصت بده گم شم دوباره توی آغوش بخشاینده تو
  13. hamedinia_m51

    رد پای احساس ...

    چشم هایم فاصله های خالی مشت هایم پر از تنهائی ست پروندۀ مختومه ای ست دلم که در ردیف عشق بایگانی ست
  14. hamedinia_m51

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    دیگر هیچ زمینی را به امید مترسکــــــــــــ زیر کشت نخواهم برد زیرا خود با چشمهای خویش دیده ام که یک آسمان کلاغ... زیر چتر مترسک... رقص باران را به ریشخند نشسته اند...
  15. hamedinia_m51

    برای تو می نویسم

    درستش " تقصیر" است؛ حال تو هی بگو " تقدیر" تا شاید آرام شوی ...
  16. hamedinia_m51

    رد پای احساس ...

    فیزیک بعدترها ثابت میکند,در روزهای بارانی جای خالی آدمهابزرگتر میشود . . .
  17. hamedinia_m51

    گفتگوهای تنهایی

    در موازاتــــ هم ایستــــاده ایم و مــــن از هندســـــه می تـــرسم ... !
  18. hamedinia_m51

    كوي دوست

    گـــــاهی پــــــــروانه ها هم اشتباه عاشـــــــق میشوند بجای شـــــــــــــــــــمع گرد چراغهای بی احساس خیابان میمیرند ...! __________________
  19. hamedinia_m51

    فراق یار

    اگر خیلی مهربان شود ، ورق می زند. ولی اغلب، آدم را مچاله می کند، روزگار........!
  20. hamedinia_m51

    برای تو می نویسم

    اتـــاق تنهــایـــی مـــن " پــا بــه مــاه " اتفـــاق تـــازه ایـست - گــمانـــــــم – " یـــکــی نـــبـود " قصــه هـــای مــــن در راه اسـت !!!
بالا