نتایح جستجو

نو گل نازنین من تا تو نگاه می‌کنی لطف بهار عارفان در تو نگاه کردنست

فور یا Oven اساس کار این دستگاه برضد عفونی و استریل نمودن تجهیزات مورد نظر بوسیله حرارت غیر مستقیم خشک استوار است . اجزای تشکیل دهنده : اجزای تشکیل دهنده این دستگاه به شرح زیر می باشد : 1- محفظه داخلی : این محفظه که محل قرار گیری وسایل جهت استریل شدن می باشد عموما از جنس استیل ضد زنگ...

در فصل بهار اگر بتی حور سرشت يک ساغر می دهد مرا بر لب کشت هرچند بنزد عامه اين باشد زشت سگ به زمن ار برم دگر نام بهشت

چه جالب منم الان دارم کتاب نیایشش و میخونم نوشته های دکتر داغونم میکنه محشره

الهی قربونت برم دلم برات یه ذره شده بوس بوس بوس بوس..... تا آخر دنیا

من دلم نگرفته ولی اومدم با شما باشم:redface: دور هم باشیم

مرسی گلم عالی بود البته من اضافه کنم که وقتی این کلمه تلفظ می شه بخاطر وجود الف در اولش و ه در آخرش یه جور احساس راحتی و آرامش به آدم دست میده جدای از اینکه یه کانکت روحی چند ثانیه ای هم با مخلوقت پیدا می کنی;)

ولی من یه عالمه چیز می خوام اشکال داره؟؟؟؟:D

ای آمده از عالم روحانی تفت حيران شده در پنج و چهار و شش و هفت می نوش ندانی ز کجا آمده ای خوش باش ندانی به کجا خواهی رفت

درياب که از روح جدا خواهی رفت در پرده اسرار فنا خواهی رفت می نوش ندانی از کجا آمده ای خوش باش ندانی به کجا خواهی رفت

عکس جنين ۲۱ هفته اي به نام ساموئل الکساندر که در داخل رحم مادر احتياج به عمل جراحي پيدا کرد و اگر از رحم خارج ميشد ممکن نبود زنده بماند . دکتر برنر جراح اين عمل بزرگ بودند و جنين را در داخل رحم مورد جراحي قرار دادند .در حين عمل جراحي جنين دست کوچکش را از شکافي که دکتر ايحاد کرده بود بيرون آورد...

در دهر هر آن که نيم نانی دارد از بهر نشست آشيانی دارد نه خادم کس بود نه مخدوم کسی گو شاد بزی که خوش جهانی دارد

من موزي و وانيلي:D

سرو بلند من که به دادم نمی‌رسی دستم اگر رسد به خدا می‌رسانمت پیوند جان جدا شدنی نیست ماه من تن نیستی که جان دهم و وارهانمت

منم امتحان دادم سوالها خوب بود از بين 350 نفر 15 تا ميگيرن فقط:D

ترکيب طبايع چون بکام تو دمی است رو شاد بزی اگرچه برتو ستمی است با اهل خرد باش که اصل تن تو گردی و نسيمی و غباری و دمی است

روح من نیز به دنبال تو گیرد پرواز دگر از صحبت این دلشده سیر آمده است

تا چند زنم بروی درياها خشت بيزار شدم ز بت پرستان کنشت خيام که گفت دوزخی خواهد بود که رفت بدوزخ و که آمد ز بهشت

اين يکد و سه روز نوبت عمر گذشت چون آب بجويبار و چون باد بدشت هرگز غم دو روز مرا ياد نگشت روزيکه نيامده ست و روزيکه گذشت

مرسي فلق جان كارت محشره;)