نتایح جستجو

نيست يك دم شكند خواب به چشم كس و ليك غم اين خفته چند خواب در چشم ترم ميشكند...

آمدي جانم به قربانت ولي حالا چرا بيوفا حالا كه من افتاده ام از پا چرا

خب اين چه ربطي داره كه بكشتش؟:question:

تا آمدم كه با تو خداحافظي كنم بغضم امان ندادو خدا... در گلو شكست

گفته بودم چو بيايي غم دل با تو بگويم چه بگويم كه غم از دل برود چون تو بيايي

در بيابان گر به شوق كعبه خواهي زد قدم سرزنش ها گر كند خار مغيلان غم مخور

اگرچه مستي عشقم خراب كرد ولي اساس هستي من زان خراب آباد است

دست از طلب ندارم تا كام من برآيد يا جان رسد به جانان يا جان ز تن در آيد

دوش ديدم كه ملائك در ميخانه زدند گل آدم بسرشتند و به پيمانه زدند

سحرم دولت بيدار به بالين آمد گفت برخيز كه آن خسرو شيرين آمد

دوستان عزيز من تمام صفحات تاپيك رو خوندم و نظر همه دوستان برام محترم و قابل تامل بود. فقط ميخواستم يك نكته رو بگم .چرا هميشه در بحث ها بعد از مدتي از راه منطق خارج ميشيم و به جاي ارائه استدلال قوي به توهين رو مياريم؟ من شيوه persian رو بسيار ميپسندم كه علاوه بر رعايت احترام طرف مقابل نظر خودش...

مرسي dooman عزيز هميشه ايده هاي جالبي دارين . اميدوارم روز به روز انر‍ژيتون بيشتر بشه و ما هم بتونيم از خوش فكري شما استفاده كنيم

خدايا شكرت به خاطر همه نعمتهاي بي انتهايي كه بهمون دادي ....مخصوصا نعمت سلامتي مرسي دوست عزيز به خاطر تاپيكتون...گاهي اوقات يه تلنگر لازمه تا بيشتر قدر نعمت هاي خدا رو بدونيم

خدایا چرا من! حکایتی از یک قهرمان جهانی تنیس ... آرتو اشي قهرمان افسانه اي تنيس ويمبلدون به خاطر خونِ آلوده اي که در جريان يک عمل جراحي در سال 1983 دريافت کرد، به بيماري ايدز مبتلا شد و در بستر مرگ افتاد. او از سراسر دينا نامه هايي از طرفدارانش دريافت کرد. يکي از طرفدارانش نوشته بود: ?چرا خدا...

خداي من ! اگه به من يك ميليارد هم بدين حاضر نيستم تو اون موقعيت باشم:w47:

چطور دلش اومد؟

به نظرم سرش رو حركت داده همينطور هم در قطرات بارون تفاوت هست

من كه 2 تا ميبينم:question:

سلام دوست عزيز خيلي از بچه ها تاپيكو تازه پيدا كردن خود منم خيلي از تمرينا عقبم دارم كار ميكنم تا وقتي به حد قابل قبولي رسيد بزارم تو تاپيك كركسيون. ايشالا كه دومان عزيز دلسرد نشه چون خيلي بهش احتياج داريم

سلام من يه سري عكس از هتل داريوش كيش دارم ولي پلان ندارم