نتایح جستجو

  1. (رها)

    سعی میکنم ک انجامش ندم:smile:

    سعی میکنم ک انجامش ندم:smile:
  2. (رها)

    معماری با مصالحی از جنس دل

    خستگی اين روزهای تكراری حتی با خواب هم از تن آدم نمی‌رود چون روح خسته باشد خوشی‌ها مرز عميقی با انسان ايجاد می‌کنند
  3. (رها)

    سلاااااااااااااااااااااام مرسی از پیام قشنگتون;)

    سلاااااااااااااااااااااام مرسی از پیام قشنگتون;)
  4. (رها)

    معماری با مصالحی از جنس دل

    دورترین فاصله در دنیا حتی فاصله‌ی مرگ و زندگی نیست! فاصله‌ی من است با تو! وقتی روبرویت ایستاده‌ام و دوستت دارم! بی‌آنکه تو بدانی..
  5. (رها)

    معماری با مصالحی از جنس دل

    باید یک نفر بنشیند دست بگذارد روی شانه‌ات از ته دل بگوید: چه مرگت است دیوانه جان؟ سِفت بغلش کنی و تمام خوب نبودن‌هایت از چشم‌هایت بزند بیرون
  6. (رها)

    معماری با مصالحی از جنس دل

    در زندگی لحظاتی پیش می آید که انسان نه کسی را دوست دارد، نه دلش می خواهد کسی او را دوست داشته باشد؛ از همه چیز و همه کس حتی از وجود خود بیزار است؛ مثل این که تمام نیروها و رشته های زندگی را از او بریده اند، نه میل کار کردن دارد و نه اشتهای خوردن؛ دلش می خواهد خاموش و تنها گوشه ای بنشیند و به...
  7. (رها)

    معماری با مصالحی از جنس دل

    ‎يك بار ، يك بار ، و فقط يك بار مي توان عاشق شد . عاشق زن ، عاشق مرد ، عاشق انديشه ، عاشق وطن ، عاشق خدا ، عاشق عشق .... يك بار ،فقط يك بار . بار دوم ديگر خبري از جنس اصل نيست
  8. (رها)

    معماری با مصالحی از جنس دل

    سفرهای تنهایی همیشه بهترند کنار یک غریبه می‌‌نشینی قهوه‌ات را می‌‌خوری سرت را به پشتی‌ صندلی تکیه می‌دهی‌ تا وقت بگذرد به مقصد که رسیدی کیف و بارانی‌ات را برمیداری به غریبه‌ی کنارت سری تکان می‌‌دهی‌ و می‌‌روی. همین که زخم آخرین آغوش را به تن‌ نمی‌کشی همین که از درد خداحافظی به خود نمی‌‌پیچی‌...
  9. (رها)

    معماری با مصالحی از جنس دل

    بی‌خبر که می‌روی آینه، دکمه‌های پیراهنش را جابه‌جا می‌اندازد کفش‌هایم بیرون می‌روند از خانه که می‌روم یادم می‌رود خودم را ببرم نخِ تسبیحِ لحظه‌هایم پاره می‌شود دانه‌های بغضم روی زمین می‌ریزد وقتی برمی‌گردی دکمه‌هایم را سرِ جایش می‌بندی کفش‌هایم پیشِ پای تو به خانه برمی‌گردند بغض به بغض...
  10. (رها)

    معماری با مصالحی از جنس دل

    فردا که جمعه بیاید باز قرار است همه‌چیز هجوم بیاورد بر سر لحظه‌هایم! باز قرار است از همان صبح یادم بیاید که چقدر همه‌چیز نیست این روزها! قرار است غروب که شد باز این بغض لعنتی قلقلک بدهد سکوت بی‌وفقه‌ام را! شاید هم معجزه‌ای شود تا چشمانم رو به این همه شومی باز می‌شود.. تو نشسته باشی تماشایم کنی...
  11. (رها)

    معماری با مصالحی از جنس دل

    احساس خوبی دارم همه چیز درست می‌شود #تو خواهی آمد و دهان تاریک باد را خواهی دوخت آمدنِ تو یعنی پایان رنج‌ها و تیره‌روزی‌ها آمدنِ تو یعنی آغاز روزی نو بلافاصله پس از غروب از وقتی که نوشته‌ای می‌آیی هواپیماها در قلب من فرود می‌آیند... #رسول_یونان
  12. (رها)

    معماری با مصالحی از جنس دل

    روزی می‌رسد که پشیمان می‌شوی از دوست داشتن یک طرفه.. از این حس تلخ تنهایی! از پرسه زدن در خیابان یک طرفه‌ی خاطرات.. از اصرار بیهوده باهم یکی شدن! روزی می‌رسد که دلت برای خودت تنگ می‌شود.. برای غرورت و حس مهربانیت برای لبخندت و چشمانِ بدون اشکت.. روزی می‌رسد که سیر می‌شوی.. کوله بار اندوهت را...
  13. (رها)

    معماری با مصالحی از جنس دل

    [ Photo ] قرارمان همان جای همیشگی زیر روشنایی مات ماه راس ساعت دلتنگی.. راستی باز هم خیالت را می‌فرستی یا خودت می‌آیی!؟ #مهرداد_نصیری_IR
  14. (رها)

    معماری با مصالحی از جنس دل

    ﺷﺎﻋﺮ ﻭ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺍﯼ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺩﻭﺳﺖ ﺷﺪﻧﺪ . ﻓﺮﺷﺘﻪ ﭘﺮﯼ ﺑﻪ ﺷﺎﻋﺮ ﺩﺍﺩ ، ﻭ ﺷﺎﻋﺮ، ﺷﻌﺮﯼ ﺑﻪ ﻓﺮﺷﺘﻪ . ﺷﺎﻋﺮ ﭘﺮ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺭﺍ ﻻﯼ ﺩﻓﺘﺮ ﺷﻌﺮﺵ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﻭ ﺷﻌﺮﻫﺎﯾﺶ ﺑﻮﯼ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﮔﺮﻓﺖ . ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺷﻌﺮ ﺷﺎﻋﺮ ﺭﺍ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﻫﺎﻧﺶ ﻣﺰﻩ ﻋﺸﻖ ﮔﺮﻓﺖ . ﺧﺪﺍ ﮔﻔﺖ : ﺩﯾﮕﺮ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ . ﺩﯾﮕﺮ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﺮ ﺩﻭﺗﺎﻥ ﺩﺷﻮﺍﺭ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ .! ﺯﯾﺮﺍ ﺷﺎﻋﺮﯼ ﮐﻪ ﺑﻮﯼ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﻮﺩ ،...
  15. (رها)

    داشتم فکر میکردم شاید اصلا برای همین است که هیچ وقت به هیچ کسی قول همیشه ماندن نداده ام... انگار...

    داشتم فکر میکردم شاید اصلا برای همین است که هیچ وقت به هیچ کسی قول همیشه ماندن نداده ام... انگار که من فقط می توانم از دور آدم هارا دوست داشته باشم! مثلا از دور تورا دوست داشته باشم... از دور مراقبت باشم... از دور نگاهت کنم.... از دور...... به دل نگیر! میبینی که دور خودم دیوار چیده ام، و از...
  16. (رها)

    ﺷﺎﻋﺮ ﻭ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺍﯼ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺩﻭﺳﺖ ﺷﺪﻧﺪ . ﻓﺮﺷﺘﻪ ﭘﺮﯼ ﺑﻪ ﺷﺎﻋﺮ ﺩﺍﺩ ، ﻭ ﺷﺎﻋﺮ، ﺷﻌﺮﯼ ﺑﻪ ﻓﺮﺷﺘﻪ . ﺷﺎﻋﺮ ﭘﺮ ﻓﺮﺷﺘﻪ...

    ﺷﺎﻋﺮ ﻭ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺍﯼ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺩﻭﺳﺖ ﺷﺪﻧﺪ . ﻓﺮﺷﺘﻪ ﭘﺮﯼ ﺑﻪ ﺷﺎﻋﺮ ﺩﺍﺩ ، ﻭ ﺷﺎﻋﺮ، ﺷﻌﺮﯼ ﺑﻪ ﻓﺮﺷﺘﻪ . ﺷﺎﻋﺮ ﭘﺮ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺭﺍ ﻻﯼ ﺩﻓﺘﺮ ﺷﻌﺮﺵ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﻭ ﺷﻌﺮﻫﺎﯾﺶ ﺑﻮﯼ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﮔﺮﻓﺖ . ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺷﻌﺮ ﺷﺎﻋﺮ ﺭﺍ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﻫﺎﻧﺶ ﻣﺰﻩ ﻋﺸﻖ ﮔﺮﻓﺖ . ﺧﺪﺍ ﮔﻔﺖ : ﺩﯾﮕﺮ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ . ﺩﯾﮕﺮ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﺮ ﺩﻭﺗﺎﻥ ﺩﺷﻮﺍﺭ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ .! ﺯﯾﺮﺍ ﺷﺎﻋﺮﯼ ﮐﻪ ﺑﻮﯼ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﻮﺩ ،...
  17. (رها)

    ❄️ همیشه یک نفر را داشته باشید که وقتی از زمین و زمان شاکی شدید، بشود وکیل و حق را فقط بدهد به...

    ❄️ همیشه یک نفر را داشته باشید که وقتی از زمین و زمان شاکی شدید، بشود وکیل و حق را فقط بدهد به شما حالا میخواهد حق با شما باشد یا نه اصلا مهم نیست یک نفر که ترجیح مکررش، اولویت اکیدش به همه ی دنیا فقط شما باشید یک نفر که وقتی در غربت دنیا گم و گور شدید با یک "دیوونه غصه ی چی رو میخوری؟من که...
  18. (رها)

    هيچكس را در زندگی مقصر نمی دانم... از خوبان "خاطره" و از بدان "تجربه" میگیرم...! بدترین ها...

    هيچكس را در زندگی مقصر نمی دانم... از خوبان "خاطره" و از بدان "تجربه" میگیرم...! بدترین ها "عبرت" میشوند...! وبهترین ها"دوست" حرف اشتباهیست كه ميگويند... با هر كس بايد مثل خودش رفتار كرد. اگر چنين بود!!! از منيت و شخصیت هر كس چيزى باقى نميماند. هركس هر چه به سرت اورد فقط خودت باش. اگر جواب هر...
  19. (رها)

    رو دوستت دارم رمز گذاشته بودیم مثلا جلو جمع وقتی نمیشد بگه دوسم داره میگفت هوا چقدر گرمه ... از...

    رو دوستت دارم رمز گذاشته بودیم مثلا جلو جمع وقتی نمیشد بگه دوسم داره میگفت هوا چقدر گرمه ... از این دیوونه بازیایی که هرکی به یه شکل تو رابطه اش با کسی که دوسش داره ، داره ... شاید وقتی باهم توی دانشگاه بودیم روزی صدبارگرمش میشد !! حتی خوب یادمه یه بار که برف میومدو باهاش قهر بودمو با فاصله از...
  20. (رها)

    معماری با مصالحی از جنس دل

    گاهی آدم‌ها، عاشق هم نیستند عاشق حس عاشقانگی‌اند دلتنگ لحظه‌های دلتنگی‌اند فکر کن این #تو توی زندگیِ هیچ‌کدام‌مان نبود آن وقت زندگی نفس‌مان را بند می‌آورد حالا تو، همان دورها بایست زندگی‌ات را کن، عاشق و دلتنگ شو بگذار این زندگی لعنتی با عشق و دلتنگی بگذرد..
بالا