نتایح جستجو

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند بیخود از شعشعه پرتو ذاتم کردند باده از جام تجلی صفاتم دادند

در یک شب سرد زمستانی یک زوج سالمند وارد رستوران بزرگی شدند. آن‌ها در میان زوج‌های جوانی که در آن‌ جا حضور داشتند بسیار جلب توجه می‌کردند. بسیاری از آنان، زوج سالخورده را تحسین می‌کردند و به راحتی می‌شد فکرشان را از نگاهشان خواند: نگاهکنید، این دو نفر عمری است که در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند و...

مثالتون تحت هیچ شرایطی هیچ ارتباطی با موضوع ما نداره و قانع کننده هم نیست خدا هوا نیست که محدودیت داشته باشه درصد خلوص ارتباط ما در این تاپیک رو فقط خود خدا می تونه تشخیص بده و اینکه ما اینجا نه ضرری به شخصی رسوندیم نه حق الناسی گردن ما می مونه نه هم خلاف شرع کردیم دلمون می گیره یه جمله ای...

تاب بنفشه می‌دهد طره مشک سای تو پرده غنچه می‌درد خنده دلگشای تو ای گل خوش نسیم من بلبل خویش را مسوز کز سر صدق می‌کند شب همه شب دعای تو

تا قلم موی خیالت یادگاری میکشم یک قفس بی پنجره با یک قناری میکشم بی تو باران می شود این بغض های لعنتی پشت پلکم انتظارت را بهاری میکشم

[IMG]

خدای من لطیف ترین و مهربان ترین است

آن ره كه بيامدم كدامست تا باز روم كه كار خامست يك لحظه ز كوي يار دوري در مذهب عاشقان حرامست

دوش گفتم ساقیا! امشب چه داری؟ گفت: زهر گفتمش کج کن قدح را، دید می نوشم نریخت

مژده ای دل که مسیحا نفسی می‌آید که ز انفاس خوشش بوی کسی می‌آید از غم هجر مکن ناله و فریاد که من زده‌ام فالی و فریادرسی می‌آید

باید شاد باشم و شاد بمانم تا بتوانم برای همه آنهایی که بطور خیلی خاص دوستشان دارم شادی بیاورم باید به قدری قوی شوم که تنهایی بتوانم این کار را انجام بدهم چون به هر کسی که گفتم باور نکرد که شادی حقیقی در پس پاکی و اخلاص است در بطن مهربانی و مهرورزی است و هیچ کسی باور نمی کند که می شود با...

روزی به دلبــری نظری کــرد چـشم مــن زان یک نظر مرا دو جهان از نظر فتاد

خدا همه جا هست از هر جایی که بخوانیش صداتو میشنوه شما نگران ما و خدامون نباشید

خدای مهربانم ! کمکم کن و امروز بین خودم و خودت بمونه :cry:

نباید اسیر غم شوم باید قوی و محکم شوم بی مهری هیچ انسانی باعث نمیشه من نسبت به اون بی مهر شوم من هیچ وقت نتوانستم جواب بدی را با بدی بدهم همیشه در خود شکستم ولی عهد مهربانی ام با آدم ها را نشکستم

منم که شهرهٔ شهرم به عشق ورزیدنمنم که دیده نیالوده ام به بد دیدنوفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیمکه در طریقت ما کافریست رنجیدن...

سپاس خدای مهربانم ! سپاس که هستی و مهربانی سپاس از اینکه تنهایمان نگذاشتی و نمی گذاری سپاس از اینکه در کنارمان هستی مهربان و صبور سپاس از اینکه این همه ما را دوست داری سپاس از اینکه این همه با لطافت و مهربانی در قلبمان جاری می شوی دوستت دارم خدای مهربانم دوستت دارم چون محبت دوست داشتن و...

با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر هیچ کس، هیچ کس اینجا به تو مانند نشد هر کسی در دل من جای خودش را دارد جانشین تو در این سینه خداوند نشد

تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد وجود نازکت آزرده گزند مباد سلامت همه آفاق در سلامت توست به هیچ عارضه شخص تو دردمند مباد