بوی باران
شب تاریکی بود و باد سردی در دالاس میوزید که دکتر بیمارستان وارد اتاق دایانا بلسینگ شد. دایانا هنوز به خاطر عمل جراحی سست و بیحال بود.
همسرش دیوید دست او را نگه داشته بود و هر دوی آنها داشتند خودشان را آماده میکردند تا آخرین خبر را از دکتر بشنوند.
در بعد از ظهر دهم مارچ 1991...