نتایح جستجو

یه فکر اشتباهی که تو خیلی ها دیدم و تو این تاپیک هم کم نبوده. اینه که بعضی فکر میکنن دلیل اینکه روزه خواری در جمع منع شده به خاطر اینه که (به قول معروف) اونایی که روزه دارن دلشون آب نشه یا اینکه وسوسه نشن و دووم بیارن.:d اگه اینجوری بود باید مجری برنامه آشپزی رو اعدام میکردن و تبلیغات غذا ها...

اسمم محمده .خیلی دوسش دارم. چون پسر ارشد بودم اسم پدربزرگمو روم گذاشتن. فقط یه مشکل کوچیک باهاش دارم. چون فینگیلیشش طولانیه mohammad برا همین نمیتونم .تو نام کاربریم استفادش کنم.

جالب اینجاست که دومین فیلم پرهزینه تاریخ سینما !. انیمیشن tangled هست. من موندم پول بی زبونو چجوری خرج کردن .خدا میدونه. آخه نه دکوری لازم داره. نه چند هزارتا بازیگر با جا و غذا. نه بارون و برف رو ساختش تاثیر داره . ولی انیمیشن باحالیه.:smile:

تا هدف چی باشه و وسیله چی باشه (به صورت موردی) مثلا هدف دزدیه.یارو میدونه دزدی کار زشتیه.حالا اگه این وسط یه شیشه رو شکست یا یه چیزی رو آتیش زد میتونه توجیه کنه. یا حالت مثبتش .تو دفاع در جنگ. برای دفاع از خود دشمنو بکشه.ممکنه کشتن دشمن برا دیگران بد و ناگوار باشه ولی برای اون شخص توجیه پذیره...

وقتی انسان هدفی داره و در راستای هدفش کار میکنه . ذهنش درگیر اون کار میشه و روش تمرکز میکنه. و اگه کار و حرکت آدمی با خواست خدا همراه بشه اون کار حتما به ثمر میشینه. ولی اگه ذهن روی یه چیز تمرکز کنه ولی انسان به طرفش حرکت نکنه کاری از دست تمام کائنات بر نمیاد. در حالت دیگه . اگه انسان تمام...

بانمکه... آدمو یاد این دخیل هایی که به امامزاده ها میبندن میندازه.

باید ذهنتو ببندی... احتمالا تکه ای از روح اون استاد .ناخواسته وارد تو شده...

اگه قراره این بلا ها سرش بیاد .(مثل خیلی جاهای دیگه ی ایران) همون بهتر که کسی جاشو ندونه.تا حداقل سالم بمونه برای نسل های آینده.(یه نسل با فرهنگ تراز ماها)

من احتمال میدم .قضیه دعوا, برای دفاع از یه مظلوم یا یه چیزی شبیه این بوده باشه. خدا رحمتش کنه.

من هم به چنین ایده ای فکر کرده بودم. البته فرقش این بود که .قسمت بارگیری مسافر رو کنار قطار فرض کرده بودم و اینکه تو مدل من سیستم بارگیری مسافرا با نزدیک شدن قطار شروع به حرکت میکرد تا با سرعت قطار در حال حرکت هماهنگ میشد و بعد به قطار وصل میشد.و وقتی اتصال انجام شد مسافرا به قطار اصلی منتقل...

خدارو هزاران بار شکر که یه جایی به دنیا اومدم .که نه آلودگی و گردو خاک داره .نه سرما و گرما.:D البته بدیش اینه که خیلی نازک نارنجی میشیم.اونوقت اگه از بریم یه جای گرم یا سرد .انگار تشریف بردیم جهنم.

[IMG]

ممنون . خوبی از تاپیکای شماست.:smile::gol:

من دومیه رو خیلی دوست دارم. تو لاس وگاسه. یه آبنمای موزیکاله که با موزیک شکلای مختلفی میگیره.(میرقصه)

ما هم اگه میتونستیم 7-8 بار کنکور بدیم آمارمون میرفت بالا.

شما درست میگی .ولی به شرطی که واقعا برا مردم اسطوره باشه.یکی مثل تختی. البته منم دوست دارم که اینطور که شما میگید باشه. ولی نمیدونم چرا حس میکنم.اون همه عشقی که دوستان و دشمنانش تو مراسمش نشون دادن تو خالی و زود گذر هست. و باز هم امیدوارم اشتباه کرده باشم. البته گذر زمان حقیقت رو نشون میده.

ما آدما فراموشکاریم.بزار یه مدت بگذره بعد ببینیم بازم همینجور میمونه یا فراموش میشه. امیدوارم فکرم درست نباشه :cool:

یه ضرب المثل هست که میگه. برای یه بی نماز در مسجدو که نمیبندن. البته اینجور آدما عادتشونه .جاش هم فرقی نمیکنه .تو سیزده بدر هم همین کارو میکنن.پس مراسم سیزده بدر رو هم انجام ندیم چون یه سری بی فرهنگ هستن.

پاندا. در کل از حیوونای پشمالو خوشم میاد.