نتایح جستجو

سلام فرشته جان مرسی عزیزم,عید شمام مبارک,خیلی:gol:

خواهش می کنم لیلا جان:gol:

منم 100 تا صلوات...

سلام آقا محمد, خوبید؟ وای خیلی ممنونم ازتون ,نظر لطفتونه وای چه تصویر نازی ,مرسی ,خیلی:gol:

وای مرضیه جونم خیلی قشنگن شعرات,مرسی عزیزم,خیلی :heart: :gol: بوس

[IMG]

قربونت برم عزیز دلم:gol: :heart: منم دوست دارم ,زیاددددددد:heart:

مرگ در اعماق مادون محور افق که هیچ پلی به آن بینهایت موعود نیست... در کالبد خاک در یک تنهایی مطلق... سنگینی نگاهش را حس میکنم همان نگاهی که خطوط نارنجی حضورش را رسم میکرد... بعد از من دنیا چه خاموش و مهجور شده است گویا دیگر در جستچوی هیچ نیست که همیشه در جستجوی همان "هیــــچ"...

[IMG]

[IMG]

مرگ در اعماق مادون محور افق که هیچ پلی به آن بینهایت موعود نیست... در کالبد خاک در یک تنهایی مطلق... سنگینی نگاهش را حس میکنم همان نگاهی که خطوط نارنجی حضورش را رسم میکرد... بعد از من دنیا چه خاموش و مهجور شده است گویا دیگر در جستچوی هیچ نیست که همیشه در جستجوی همان "هیــــچ"...

مرگ در اعماق مادون محور افق که هیچ پلی به آن بینهایت موعود نیست... در کالبد خاک در یک تنهایی مطلق... سنگینی نگاهش را حس میکنم همان نگاهی که خطوط نارنجی حضورش را رسم میکرد... بعد از من دنیا چه خاموش و مهجور شده است گویا دیگر در جستچوی هیچ نیست که همیشه در جستجوی همان "هیــــچ"...

[IMG]

مرگ در اعماق مادون محور افق که هیچ پلی به آن بینهایت موعود نیست... در کالبد خاک در یک تنهایی مطلق... سنگینی نگاهش را حس میکنم همان نگاهی که خطوط نارنجی حضورش را رسم میکرد... بعد از من دنیا چه خاموش و مهجور شده است گویا دیگر در جستچوی هیچ نیست که همیشه در جستجوی همان "هیــــچ"...

مرگ در اعماق مادون محور افق که هیچ پلی به آن بینهایت موعود نیست... در کالبد خاک در یک تنهایی مطلق... سنگینی نگاهش را حس میکنم همان نگاهی که خطوط نارنجی حضورش را رسم میکرد... بعد از من دنیا چه خاموش و مهجور شده است گویا دیگر در جستچوی هیچ نیست که همیشه در جستجوی همان "هیــــچ"...

اِ,خب چرا؟ :surprised: تا فردا صبر کن دیگه یعنی اینقدر عجله داری (چشمک) نمی دونم ولی بدم نیست آدم بدونه آ هیچی دیگه حلالیت می طلبم و از خدا می خوام ببخشتم (البته فک نمی کنم توبه و طلب بخشش فقط وقتی فهمیدی دیگه قرار نباشی زیاد قشنگ باشه) پس خدا الان که نمی دونم ببخش...

نیستی,کجایی؟ امیدوارم خوب باشی

توی مه قدم می ذارم سمت خاطرات پیرم مثل برفای زمستون آب می شم، فرو می ریزم

دلم واسه خدا تنگ شده...:cry:

اشک ,شعر , خدا و تو آغوش خدا آروم میشم...