نتایح جستجو

ای کاش می دانستی چگونه مرا_بی آن که بخواهی_روی جزر و مد احساساتت به این سو و آن سو می بری..ای کاش می دانستی چگونه دلم لحظه ای به یک نگاه تو شادمان است و روزها در فراق تو غمگین.. ای کاش تپش های قلب بیتاب مرا از همین جا می شنیدی و آسمان بارانی دلم را از ورای فاصله ها می دیدی.کاش می توانستم اندکی...

دریغ باغ گل سرخ من که در غم او همه زمین و زمان زار و زرد می آید

هر دم که در حضور عزیزی برآوری دریاب!کز حیات جهان حاصل آن دم است

دلم برای کسی تنگ است که آفتاب صداقت را به میهمانی گلهای باغ می آورد.. :gol:

می روم ز دیده ها نهان شوم می روم که گریه در نهان کنم یا مرا جدایی تو می کشد یا تو را دوباره مهربان کنم

نامه ای به قابیل نامه ای به قابیل قابیل!تو فرزند آدم بودی؛اما "آدم"نبودی! انسان کشی و برادرکشی را تو پایه افکندی..بیخ مهربانی را تو از زمین بر کندی..آن هم وقتی که نهالی جوان بود و نیازمند تیمارداری"انسان"؛تا بپرورد و به بار نشیند. پدرت روضه ی رضوان را به دو گندم فروخت؛اما تو جهنم را به بهایی...

خواهش می کنم..اشکالی نداره..اگه تا اون موقع بودم که می خونم؛اگه نه،یه وقت دیگه میام می خونمش.

سلام کافر جان! خوبی؟؟ این نهی "مولوی" و تکلیف "مولوی" یعنی چی؟؟

ممنون..خوبم..امیدوارم تو هم خوب باشی.. عجب!پس تا حالا دو تا "کافر خداپرست" داریم و یه دونه هم "خداپرست"!

سلام راسل جان! خوبی؟ جریان این خداپرست جدید چیه؟اصلا کی هست؟

تو که ناخوانده ای علم سماوات تو که نابرده ای ره در خرابات تو که سود و زیان خود ندانی به یاران کی رسی؟هیهات هیهات!

پس لابد منم که فکر می کنم تشکر لازم نیست،بی ادبم دیگه:biggrin::D

الهی..دادن امتیاز که تشکر لازم نداره ..:gol:

خواهش می کنم..بابت چی؟؟

دیگه از تنهایی خودم خسته م..نمی دونم کی تموم می شه یا اصلا تموم می شه یا نه..من که اون همه عاشق تنهایی بودم،حالا... . هر چیزی وقتی از یه حدی بگذره،دل آزار و ملال آور می شه.اما کار این تنهایی دیگه از ملال آوری گذشته..داره به تنفر می رسه.. تنهایی_از هر نوعی که باشه_چه به لحاظ فیزیکی و چه در...

به نظر من ذکر شهادتین،صرفا اعلام پذیرش یگانگی خدا و رسالت خاتم الانبیا و امامت جانشین او_امام علی ست_(مورد آخر اگر معتقد به مذهب تشیع باشیم).کسی که شهادتین را بر زبان جاری می کند تازه،مسلمان شده است و حال باید از آنچه که در دین آمده اطاعت کند.همان طور که بین صرف ِآدمیزاد بودن و انسانیت فرق است،و...

آمد بر ِمن دوش نگاری سر تیز شیرین سخنی شکر لبی شور انگیز با روی چو آفتاب بیدارم کرد یعنی که:چو آفتاب دیدی،برخیز! گر نگریزی ز ما به بازی،چه شود گر نرد وداع ما نبازی،چه شود ما را لب خشک و دیده ی تر بی توست گر با تر و خشک ما بسازی،چه شود؟ :gol: "مولانا"

گوشه ی چشم بگردان و مقدر گردان ما که هستیم در این دایره ی سرگردان؟ دور گردید و به ما جرات مستی نرسید چه بگوییم به این ساقی ساغر گردان این دعایی ست که رندی به من آموخته است بار ما را نه بیفزا نه سبک تر گردان غنچه ای را که به پژمرده شدن محکوم است تا شکوفا نشده بشکن و پرپر گردان من کجا...

منگر چنین به چشمم ای چشم آهوانه! ترسم قرار و صبرم برخیزد از میانه ترسم به نام بوسه غارت کنم لبت را با عذر بی قراری_این بهترین بهانه_ ترسم بسوزد آخر همراه من تو را نیز این آتشی که از شوق در من کشد زبانه .. ای رجعت جوانی در نیمه راه عمرم! بر شاخه ی خزانم ناگه زده جوانه ای بخت ناخوش من_شبرنگ...

سلام خداپرست جان! این تاخیرهای منو ببخشا..:sweatdrop: خجالت می کشم عید رو با این همه تاخیر تبریک بگم:redface::sweatdrop: به هر حال عید غدیر بر شما مبارک باشه:gol: شب یلدات هم مبارک!:gol: