نتایح جستجو

  1. bid-majnoon

    کوچه های تنهایی

    بارون که میاد آدم یادش میره چقــــدر زندگی کرده و یادش میاد هر روز چقدر با فکرش مُرده.... آدم که میگم یعنی من و همه اونایی که دیگه بارون هم زنده مون نمیکنه ... ماها خیلی وقته نه خوبیم، نه کسیو داریم که بارون که میاد بهش بگیم خوب نیستیم... چه میشه کرد؟ تقدیر چیز عجیبیه! یه دردهایی رو خود آدم می...
  2. bid-majnoon

    مشاعره با شعر سعدی

    همه را دیده به رویت نگران است ولی همه کس را نتوان گفت که بینایی هست...
  3. bid-majnoon

    مشاعرۀ سنّتی

    یک به یک یاران غار از دست رفتند و هنوز حکم می راند به مرگ آباد، دقیانوسمان
  4. bid-majnoon

    مشاعرۀ سنّتی

    دلت گرفته الهی که غم نداشته باشی فدای چشمت اگر دوستم نداشته باشی
  5. bid-majnoon

    مشاعرۀ سنّتی

    در دام تو یک شب دلم از ناله نیاسود آسودگی از مرغ گرفتار گریزد ای دوست بیازار مرا هر چه توانی! دل نیست اسیری که ز آزار گریزد...
  6. bid-majnoon

    شعر نو

    خود را جا می گذارد تا هیچ کس نفهمد که رفته است!! بی آن که در بگشاید از خانه بیرون می رود و محو می شود مثل مهی سرگردان در تاریکی... عمران صلاحی
  7. bid-majnoon

    مشاعرۀ سنّتی

    دارم به دوری از تو عادت میکنم کم کم هر کس به دردی خو کند در فکر درمان نیست
  8. bid-majnoon

    مشاعرۀ سنّتی

    به دور هر که بچرخی به دورت اندازد اگرچه قصه ما قصه فلاخن نیست...
  9. bid-majnoon

    مشاعرۀ سنّتی

    کجاست اهل دلی تا به شرح عرضه دهم که دل چه می کشد از روزگار هجرانش...
  10. bid-majnoon

    مشاعرۀ سنّتی

    شبیخون خورده را می مانم و می دانم این را هم که می گیرد ز من جادوی تو -چون عقل- دین را هم
  11. bid-majnoon

    کوچه های تنهایی

    از پاییز شروع کرد؛ با دو میل نیم زنگ زده هی بافت، هی بافت، دستهای گرمی را که ... رؤیا بود! ما، سالهـــــ ـــاست، در انتظار اتفاقی که نیفتاد، یخ زدگانیم!!
  12. bid-majnoon

    مشاعرۀ سنّتی

    داشت از دیدار چشمان تو برمیگشت که "محتسب مستی به ره دید و گریبانش گرفت"
  13. bid-majnoon

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    کتیبه های ترک خورده خواندنش سخت است...
  14. bid-majnoon

    بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟

    تمام شهر خواستند بشنوم که رفته ای تمام شهر! بشنوید! من کَرَم ... نمی شود...!
  15. bid-majnoon

    // ... به نفر بعدیتون یک شعر هدیه بدین ...\\

    دعایت می کنم روزی خودت را گم کنی پیدا شوی با او... دو دست خالی ات را پر کنی از حاجت و با او بگویی: "بی تو این معنای بودن سخت بی معناست" ...
  16. bid-majnoon

    شعر نو

    آه... پیش از آنکه در اشک غرقه شوم چیزی بگو! هر چه باشد... شاملو
  17. bid-majnoon

    آرام، گفتم دوستت دارم

    . . . حال خیابان هم خوب نیست! از پشت پنجره، به هر چه و هر که نگاه میکنم، تو را می بینم... خدا شفا دهد من و خیابان و پنجره را !!
  18. bid-majnoon

    مشاعرۀ سنّتی

    دور از توام و مثل تو دور و بر من نیست مثل من اگر دور و برت هست نگه دار!
  19. bid-majnoon

    :gol::gol: منم خوشحال شدم دیدمت...

    :gol::gol: منم خوشحال شدم دیدمت...
  20. bid-majnoon

    مشاعرۀ سنّتی

    تا از این شهر مه آلود گذشتی رفتی ناله در سینه این فاجعه آباد شکست!
بالا