نتایح جستجو

  1. bid-majnoon

    مشاعرۀ سنّتی

    تا مرگ رسیدیم و به سویی نرسیدیم ما را به کجا می برد این پرت حواسی؟
  2. bid-majnoon

    پروتئین ها

    تا جایی که من می دونم کانفورمیشن مشخصی دارن، مگه اینکه تحت شرایطی کانفورمیشن تغییر کنه. توی این یه مورد سلولی خیلی بهتر از بیوشیمی توضیح میده براتون. مثلا در مورد پروتئین های کانالی که به طور عادی بسته اند، اتصال پروتئین به یه ماده باعث تغییر کانفورمیشن اون و در نتیجه باز شدن کانال میشه. در مورد...
  3. bid-majnoon

    خسرو گلسرخی.

    سپاس از پست زیباتون اما این شعر بر خلاف تصور خیلی ها از خسرو گلسرخی نیست و شاعرش شهریار دادوره! داریوش هم اونو دکلمه کرده.:gol: این بخش هم توی شعر هست؛ دقیقا قبل از قسمت آخر یعنی " گیرم که میکشید، گیرم که می برید..." گیرم که باد هرزه ی شبگرد با های و هوی نعره ی مستانه در گذر باشد با صبح...
  4. bid-majnoon

    مشاعرۀ سنّتی

    مادرم گفت دل نبند و برو! هر کجا روی نازنینی هست! آه مادر! دلم ز دستم رفت، ختم امن یجیب می خواهم پدرم گفت: بچه جان بس کن! حرف های عجیب می شنوم آه آری پدر! عجیب... عجیب... خاطرش را عجیب می خواهم
  5. bid-majnoon

    به نظرتون بهتر نیست موقع ارسال یه پست یه نگاه به عنوان تاپیک هم بندازید و هر جایی ارسالش نکنید؟!

    به نظرتون بهتر نیست موقع ارسال یه پست یه نگاه به عنوان تاپیک هم بندازید و هر جایی ارسالش نکنید؟!
  6. bid-majnoon

    دانلود کتابهای فارسی و لاتین زیست شناسی

    این ویراست 5 م کتابه: http://s8.picofile.com/file/8330436384/33_Microbiology_presscott.pdf.html
  7. bid-majnoon

    دانلودکده زیست شناسی

    سلام ویراست پنجمش رو دارم. اگه به دردتون میخوره تا بذارم. * از اونجایی که این تاپیک برای کتاب نیست، توی تاپیک دانلود کتابهای فارسی و لاتین میذارمش.
  8. bid-majnoon

    مشاعرۀ سنّتی

    تو خواهی رفت! دیگر حرف چندانی نمی ماند چه خواهی گفت با آن کس که می دانی نمی ماند؟
  9. bid-majnoon

    مشاعرۀ سنّتی

    آخر قصه هر بچه پلنگی این است: پنجه بر خالی و در حسرت ماه افتادن
  10. bid-majnoon

    مشاعرۀ سنّتی

    چه شعر سنگینی! دلم گرفته! از این ساده تر چه باید گفت؟ کنار پنجره با چشم تر چه باید گفت؟
  11. bid-majnoon

    مشاعرۀ سنّتی

    ای کاش آن شب دست در مویش نمی برد زلفش که آمد روی پیشانی دلم رفت
  12. bid-majnoon

    مشاعرۀ سنّتی

    در من هزار خاطره آتش گرفته است حالم از این هوای مشوش گرفته است
  13. bid-majnoon

    مشاعرۀ سنّتی

    عجب شعر خوبیه این شعر! یه لحظه اومدم "من درد دارم" رو بنویسم! می ترسد از هر کوه، از هر گردنه، هر پیچ سر کاروان کاروانی که طلا دارد
  14. bid-majnoon

    مشاعرۀ سنّتی

    تا به کی خیره به بی رهگذری زل بزنم هی به دیوانگی خواجه تفأل بزنم؟
  15. bid-majnoon

    مشاعرۀ سنّتی

    یک شب برایش تا سحر گلپونه ها خواندم تنها به لبخندی مرا دیوانه می دانست
  16. bid-majnoon

    مشاعرۀ سنّتی

    تو ماهی و من ماهی این برکه کاشی اندوه بزرگی ست زمانی که نباشی
بالا