نتایح جستجو

  1. sshhiimmaa

    مشاعرۀ سنّتی

    يوسف عزيزم رفت اي برادران رحمي كز غمش عجب بينم حال پير كنعاني
  2. sshhiimmaa

    مشاعرۀ سنّتی

    يار مفروش به دنيا كه بسي سود نكرد آنكه يوسف به زر ناسره بفروخته بود
  3. sshhiimmaa

    مشاعرۀ سنّتی

    ميخواره و سرگشته و رنديم و نظر باز وآنكس كه چومانيست دراين شهركدام است؟
  4. sshhiimmaa

    مشاعرۀ سنّتی

    تا سر زلف تو در دست نسيم افتادست دل سودا زده از غصه دو نيم افتادست
  5. sshhiimmaa

    مشاعرۀ سنّتی

    تا دل هرزه گرد من رفت به چين زلف تو زان سفر دراز خود عزم سفر نمي كند
  6. sshhiimmaa

    مشاعرۀ سنّتی

    ماه كنعاني من مسند مصر ان تو شد وقت ان است كه بدرود كني زندان را
  7. sshhiimmaa

    مشاعرۀ سنّتی

    مدعي خواست كه آيد به تماشاگه راز دست غيب آمد و بر سينه نامحرم زد
  8. sshhiimmaa

    مشاعرۀ سنّتی

    نازنين تر ز قدت در چمن ناز نرست خوش تر از نقش تو در عالم تصوير نبود
  9. sshhiimmaa

    مشاعرۀ سنّتی

    تو پنداري كه بدگو رفت و جان برد؟ حسابش با كرام الكاتبين است..
  10. sshhiimmaa

    مشاعرۀ سنّتی

    روشن تر از پرتو رويت نظري نيست كه نيست منت خاك درت بر بصري نيست كه نيست...
  11. sshhiimmaa

    مشاعرۀ سنّتی

    تالبم دگر نفس نميرسد ناله ام به گوش كس نميرسد مي رسي به كام دل كه بشنوي ناله اي به گوش كس نمي رسد...!
  12. sshhiimmaa

    مشاعرۀ سنّتی

    تا غنچه خندانت دولت به كه خواهد داد اي شاخ گل رعنا از بهر كه ميرويي؟!
  13. sshhiimmaa

    مشاعرۀ سنّتی

    در دير مغان آمد يارم قدحي در دست مست ازمي وميخواران ازنرگس مستش مست
  14. sshhiimmaa

    مشاعرۀ سنّتی

    ماهي كه قدش به سرو مينمايد راست آئينه به دست و روي خود مي آراست دستارچه اي پيشكشش كردم گفت وصلم طلبي ،زهي خيالي كه توراست!
  15. sshhiimmaa

    مشاعرۀ سنّتی

    يا رب آن شاه وش ماه رخ زهره جبين در يكتاي كه و گوهر يكدانه كيست؟
  16. sshhiimmaa

    مشاعرۀ سنّتی

    من از آن حسن روز افزون كه يوسف داشت دانستم كه عشق از پرده عصمت برون آورد زليخا را...
  17. sshhiimmaa

    مشاعرۀ سنّتی

    من حاصل عمر خود ندارم جز غم در عشق ز نيك و بد ندارم جز غم يك همدم با وفا ندارم جز درد يك مونس نامزد ندارم جز غم
  18. sshhiimmaa

    مشاعرۀ سنّتی

    شاهد آن نيست كه مويي و مياني دارد بنده طلعت آن باش كه آني دارد...
  19. sshhiimmaa

    مشاعرۀ سنّتی

    تشبيه دهانت نتوان كرد به غنچه هرگز نبود غنچه بدين تنگ دهاني
  20. sshhiimmaa

    مشاعرۀ سنّتی

    مرا چشميست خون افشان ز دست آن كمان ابرو جهان بس فتنه خواهد ديد از ان چشم و از آن ابرو
بالا